اشاره
همانگونه که در قسمت اوّل این مقاله اشاره شد، قاعده اولیه در نیت این است که از اولین جزء عبادت تا آخرین جزء آن، عمل مقارن نیت باشد؛ ولی در مواردی شارع ارفاق کرده و تأخیر در نیت را مخلّ به عمل ندانسته است. بحث اصلی این مقاله در بررسی جواز تأخیر نیت تا بعد از زوال در روزه واجب غیر معین است. در بخش اول مقاله، ضمن بررسی اقوال در مسأله به بررسی ادله جواز تأخیر نیّت تا بعد از زوال پرداختیم. صحیحه حلبی، و دو صحیحه از عبدالرحمن بن الحجاج از جمله این ادلّه بودند که مورد بررسی قرار گرفتند. در ادامه به بررسی روایات دیگر در این باب میپردازیم.
«وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی عَنْ يُوسُفَ بْنِ عَقِیلٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ عَلِيٌّ ع إِذَا لَمْ يَفْرِضِ الرَّجُلُ عَلَی نَفْسِهِ صِيَاماً ثُمَّ ذَكَرَ الصِّيَامَ قَبْلَ أَنْ يَطْعَمَ طَعَاماً أَوْ يَشْرَبَ شَرَاباً وَ لَمْ يُفْطِرْ فَهُوَ بِالْخِيَارِ إِنْ شَاءَ صَامَ وَ إِنْ شَاءَ أَفْطَرَ».[1]
تقریب استدلال به روایت: جمله «إِذَا لَمْ يَفْرِضِ الرَّجُلُ عَلَی نَفْسِهِ صِيَاماً ثُمَّ ذَكَرَ الصِّيَامَ» به این معنا است که صوم غیر معینی بر او واجب بود و در اثناء روز تصمیم گرفت که آن را بر این روز تطبیق کند و حضرت فرمود این صوم صحیح است.[2]
اشکال به استدلال به روایت: البته این استظهار صحیح نیست چرا که دو معنای دیگر در روایت محتمل است: یکی این که اگر ذمه او مشغول نباشد و ذمه خود را به صوم واجب مشغول نکرده باشد، گرفتن روزه مستحبی اشکال ندارد. از این معنا استفاده میشود که اگر صوم نذری بر عهده او باشد، صوم مستحبی جایز نیست.
معنای محتمل دیگر این است که اگر روزه آن روز، منذور است، نمیتواند با نیت در اثناء روز به آن نذر وفا کند؛ بلکه برای وفای به نذر باید در شب نیت کند. اما اگر نذر نکرده باشد، میتواند آن روز را روزه بگیرد. در اینجا باید در نظر داشت که «لمیفرض» هم شامل نذر معین میشود و هم شامل تطبیق نذر غیر معین بر آن روز. بنابراین اگر ظهور روایت در عدم صحت روزه نذر غیر معین و هر روزه واجب غیر معین دیگری با نیت در اثناء روز را نپذیریم، لااقل روایت ظهور در صحت آن نداشته و مجمل است.[3] به علاوه تعبیر «ذکر الصیام» ظاهر در فراموشی نیت است و شامل تأخیر عمدی نیت نمیشود.
«أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ الْبَرْقِيِّ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِم عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: كَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام يَدْخُلُ إِلَی أَهْلِهِ وَ يَقُولُ عِنْدَكُمْ شَيْءٌ وَ إِلَّا صُمْتُ فَإِنْ كَانَ عِنْدَهُمْ شَيْءٌ أَتَوْهُ بِهِ وَ إِلَّا صَامَ.»[4]
تقریب استدلال به روایت: طبق این روایت، امیرالمومنین7 در اثناء روز (قبل یا بعد از ظهر) نیت روزه میکردند. اطلاق روایت شامل روزه واجب غیر معین نیز میشود.
ممکن است بگوییم که ظاهر روایت صوم مستحب است، زیرا بعید است روزه قضا بر عهده أمیر المؤمنین7 بوده ولی از اول طلوع فجر نیت روزه نمیکردند و ائمه: در اول ازمنه امکان واجبات موسع را انجام میدادند؛[5] اما ظاهرا این اشکال وارد نیست؛ چون شاید در اوایل روز معلوم نبوده که امکان روزه هست یا نه و در اثناء روز معلوم میشد که این امکان هست. ضمن اینکه تأخیر در انجام واجب موسع در صورت وجود واجب اهم یا فوری، منافاتی با شأن ائمه: ندارد.
اشکال دیگری که ممکن است مطرح شود این است که ظاهر روایت این است که أمیر المؤمنین7 نماز ظهر را بیرون از منزل میخواندند و بعد از ظهر وارد خانه میشدند، و تنها در صوم نافله است که نیت بعد از ظهر صحیح است[6]. اما این اشکال هم وارد نیست؛ زیرا اینطور نیست که غالباً حضرت بعد از ظهر وارد منزل میشدند؛ بلکه چه بسا گاهی بعد از نماز صبح، بعد از آنکه برخی از اشتغالاتشان را در خارج منزل انجام میدادند، وارد منزل میشدند و از بودن یا نبودن صبحانه یا غذایی خبر میگرفتند تا اگر موجود نیست نیت روزه کنند. ضمن اینکه عدم صحت نیت روزه واجب غیر معین بعد از ظهر امر مسلّمی نیست تا موجب ظهوری در روایت شود.[7]
بنابراین دلالت روایت بر جواز تأخیر نیت روزه واجب غیر معین تا بعد از ظهر تام است.
«أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ الرَّجُلُ يُصْبِحُ وَ لَا يَنْوِی الصَّوْمَ فَإِذَا تَعَالَی النَّهَارُ حَدَثَ لَهُ رَأْيٌ فِی الصَّوْمِ فَقَالَ إِنْ هُوَ نَوَی الصَّوْمَ قَبْلَ أَنْ تَزُولَ الشَّمْسُ حُسِبَ لَهُ مِنْ يَوْمِهِ وَ إِنْ نَوَاهُ بَعْدَ الزَّوَالِ حُسِبَ لَهُ مِنَ الْوَقْتِ الَّذِی نَوَی».[8]
تقریب استدلال به روایت: اطلاق عبارت «إِنْ هُوَ نَوَی الصَّوْمَ قَبْلَ أَنْ تَزُولَ الشَّمْسُ حُسِبَ لَهُ مِنْ يَوْمِهِ» بر صحت روزه واجب غیر معین با نیت قبل از ظهر دلالت دارد.
اشکال به استدلال به روایت: ذیل روایت «إِنْ نَوَاهُ بَعْدَ الزَّوَالِ حُسِبَ لَهُ مِنَ الْوَقْتِ الَّذِی نَوَی» در مورد روزه مستحب است؛ چون روزه واجب ناقص مشروع نیست تا ثواب داشته باشد و ذیل قرینه میشود که در صدر هم مراد روزه مستحب است؛ زیرا صدر نمیتواند قرینه ذیل باشد و استخدام در ضمیر _در اینجا در کلمه «نواه»_ نیز یا ممکن نیست یا خلاف ظاهر است. اگر این را نپذیریم لااقل ذیل موجب اجمال صدر میشود.[9]
«مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَی عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِیدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ الرَّجُلُ يَكُونُ عَلَيْهِ الْقَضَاءُ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ يُصْبِحُ فَلَا يَأْكُلُ إِلَی الْعَصْرِ أَ يَجُوزُ لَهُ أَنْ يَجْعَلَهُ قَضَاءً مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ قَالَ نَعَمْ.»[10]
بنا بر اعتبار مرسلات بزنطی-که نظر صحیحی است- سند این روایت تام است.
دلالت این روایت نیز بر جواز تأخیر نیت در قضاء ماه رمضان (و هر واجب غیر معین دیگری با الغاء خصوصیت از قضاء ماه رمضان) تا عصر تام است.
« عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ يَكُونُ عَلَيْهِ أَيَّامٌ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ يُرِيدُ أَنْ يَقْضِيَهَا مَتَى يُرِيدُ أَنْ يَنْوِيَ الصِّيَامَ قَالَ هُوَ بِالْخِيَارِ إِلَى أَنْ تَزُولَ الشَّمْسُ فَإِذَا زَالَتِ الشَّمْسُ فَإِنْ كَانَ نَوَى الصَّوْمَ فَلْيَصُمْ وَ إِنْ كَانَ نَوَى الْإِفْطَارَ فَلْيُفْطِرْ سُئِلَ فَإِنْ كَانَ نَوَى الْإِفْطَارَ يَسْتَقِيمُ أَنْ يَنْوِيَ الصَّوْمَ بَعْدَ مَا زَالَتِ الشَّمْسُ قَالَ لَا سُئِلَ فَإِنْ نَوَى الصَّوْمَ ثُمَّ أَفْطَرَ بَعْدَ مَا زَالَتِ الشَّمْسُ قَالَ قَدْ أَسَاءَ وَ لَيْسَ عَلَيْهِ شَيْءٌ إِلَّا قَضَاءُ ذَلِكَ الْيَوْمِ الَّذِي أَرَادَ أَنْ يَقْضِيَهُ.»[11]
این روایت نصّ در جواز تأخیر نیت روزه قضا تا ظهر است. نسبت به نیت بعد از ظهر نیز معارض یا مقید روایات مجوزه نیت در بعد از ظهر نیست؛ زیرا محتمل است عبارت « فَإِنْ كَانَ نَوَى الْإِفْطَارَ يَسْتَقِيمُ أَنْ يَنْوِيَ الصَّوْمَ بَعْدَ مَا زَالَتِ الشَّمْسُ قَالَ لَا» مانع جواز نیت در بعد از ظهر و نیت افطار قبل از آن (فإن کان نوی الإفطار) باشد و عبارت «وَ إِنْ كَانَ نَوَى الْإِفْطَارَ فَلْيُفْطِرْ» میتواند مؤید این احتمال بوده باشد.
سند روایت نیز معتبر است زیرا علی بن حسن بن فضال کتاب الصوم را دارد و این روایت از آنجا نقل شده است. در طریق مرحوم شیخ طوسی به این کتاب علی بن محمد بن زبیر هست. علی بن محمد بن زبیر نیز تضعیف نشده است، و مشایخ نه فقط اجازه نقل را صادر میکردند، بلکه کتاب را سماع نیز میکردند و از کسی که به او اعتماد نداشتند، سماع نمیکردند و این میتواند علامت اعتماد باشد. ضمن اینکه در یک طریق مرحوم نجاشی به این کتاب علی بن محمد بن زبیر هست و در طریق دیگر به جای علی بن محمد بن زبیر، محمد بن جعفر مؤدب است که از مشایخ مرحوم نجاشی و ثقه است. شیخ طوسی نیز روایت را از همان کتابی که نجاشی سند صحیح به آن دارد نقل کرده است.[12]
بنا بر صحیحه حلبی و صحیحه دوم عبد الرحمن بن حجاج و صحیحه اول هشام و مرسله بزنطی، تأخیر عمدی و غیر عمدی نیت روزه واجب غیر معین و از جمله روزه قضاء ماه رمضان چه وقت آن تنگ شده باشد چه نباشد تا بعد از ظهر جایز است.
[1] تهذیب الأحکام، ج4، ص: ۱۸۷،ح۵۲5
[2] موسوعة الإمام الخوئی، ج21، ص: ۴۷
[3] شبیری زنجانی، صوم، ص: 381-383
[4] تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)، ج۴، ص: ۱۸۸،ح۵۳۱
[5] شبیری زنجانی، صوم، ص : ۳۸۳-384
[6] موسوعة الإمام الخوئی، ج21، ص: ۴۸
[7] شبیری زنجانی، صوم، ص : 384
[8] تهذیب الأحکام، ج4، ص: ۱۸۸،ح۵۳۲
[9] ر.ک: شبیری زنجانی، صوم، ص : 384-387
[10] تهذیب الأحکام، ج4، ص: ۱۸۸،ح۵۲۹
[11] تهذیب الأحکام، ج، ص: ۲۸۰،ح۸۴۷ و وسائل الشیعة، ج، ص: ۱۳،ح۱۲۷۱۱
[12] شبیری زنجانی، صوم، ص : 388-389