نشست علمی کاربست هوش مصنوعی در فقه و علوم اسلامی

در عصر فناوریهای نوین، هوش مصنوعی به عنوان یکی از ارکان تحول علمی مطرح شده و تأثیرات عمیقی بر حوزههای مختلف دانش، از جمله علوم اسلامی، گذاشته است. در همین راستا، نشست علمی "کاربستهای هوش مصنوعی در فقه"با حضور اندیشمندان و پژوهشگران در مدرسه عالی فقهی امام محمد باقر (علیه‌السلام) برگزار شد. در این برنامه، دکتر بهروز مینایی، رئیس شورای سیاست‌گذاری مؤسسه هوش مصنوعی و تمدن اسلامی، به ارائه دیدگاه‌ها و تحلیل‌های خود درباره ظرفیت‌ها و چالش‌های بهره‌گیری از هوش مصنوعی در مطالعات فقهی پرداختند.

در ادامه متن کامل این نشست ارائه می‌شود:

ابتدا تعریف هوش مصنوعی ذکر می‌شود و در ادامه ارتباط آن با فقه و حقوق و کارائی آن در این زمینه را بیان خواهیم کرد.

هوش مصنوعی به ساخت ماشین‌هایی گفته می‌شود که رفتاری شبیه به انسان از خود بروز می‌دهد.

انواع هوش مصنوعی

هوش مصنوعی رفتاری شبیه به انسان از خود بروز می‌دهد. مدل‌هایی از هوش مصنوعی هم وجود دارد که کاری به انسان‌بودن ندارد. به‌طور کلی هوش مصنوعی‌ها بر دو قسم هستند:

نوع اول: هوش مصنوعی ضعیف

یک قسم، هوشی مصنوعی است که عملیات تفکّر ندارد بلکه یک کار را با تصمیم‌گیری و بررسی موقعیتی که در آن قرار دارد، به شکل صحیح و عاقلانه و موجّه (rational) انجام می‌دهد (doing the right thing). ما این عمل را یک روایت ضعیف از هوش مصنوعی می‌نامیم. البته این نوع از هوش مصنوعی باید خود مختار (autonomous) باشد؛ یعنی خودش وقتی در محیط قرار گرفت، عامل (agent) باشد.

چهار مؤلّفه یک عامل (agent)

یک عامل دارای چهار مؤلّفه است:

اولین مؤلّفه نوع محیطی است که هوش مصنوعی در آن قرار دارد.

دومین مؤلّفه، سنسورها یا حسگرهایی است که با آن می‌تواند محیط را دریافت کند، و درک کند (sense) که در چه موقعیتی قرار گرفته است

مؤلفه سوم: پس از آن که هوش مصنوعی درک کرد در چه موقعیتی قرار دارد، از مخزن دانش (knowledge space) که قواعد مختلف در آن وجود دارد استفاده ‌می‌کند، و عکس‌العمل مناسب را انجام ‌می‌دهد. در این مخزن دانش، قواعد مختلفی (roll) به این شکل تعبیه شده که اگر در موقعیت الف بودی، رفتار کذا را انجام بده، و اگر در موقعیت ب بودی فلان‌عمل را اجرا کن (if…then…else…). برخی از توسعه‌دهندگان هوش مصنوعی این قواعد را به صورت انسان به ماشین تلقین می‌کنند، و در آن تعبیه می‌کنند، و برنامه‌ای برای آن می‌نویسند تا آنکه براساس موقعیتی که از محیط درک می‌کند، عکس العمل مناسب را نشان دهد. صدها هزار موقعیت در آن فضا طراحی شده که هر یک دارای عکس العمل مناسب است. چند مثال ذکر می‌شود:

به‌عنوان مثال جاروبرقی خودکار که در محیط قرار دارد در مخزنش تعبیه شده که اگر با آشغال مواجه شد، ‌عملیات مکش را انجام دهد.

یا مثل یک ماشین لباس‌شویی که وزن مخزن و جنس پارچه را تشخیص می‌دهد، و عملیات مناسب با آن را اجرا می‌کند.

یا مثل برخی ساعت‌های هوشمند که با توجه به موقعیتی که در آن قرار دارد تشخیص می‌دهد که در کدام کشور است و چه میزان باید ساعت به جلو یا عقب برود، و خودش ساعت صحیح را تنظیم می‌کند.

مسیریاب‌هایی چون نشان و بلد نیز نمونه‌هایی از هوش مصنوعی است که موقعیت را درک می‌کند، و تشخیص می‌دهد بین مبدا و مقصد چند راه وجود دارد، و با توجه به مسیر و میزان ترافیک، سریع‌ترین راه و یا نزدیک‌ترین راه را نشان می‌دهد.

مؤلفه چهارم فاکتوریابی است. از کجا باید تشخیص داد که توسط هوش مصنوعی کار بهتری انجام گرفته است؟ سرعت یا میزان مصرف برق یا میزان صرفه‌جویی در زمان و امثال آن، همگی باید مورد ارزیابی قرار گیرد. فاکتور ارزیابی یک تابع است که دارای چندین مؤلّفه است که برخی از آنها باید کمینه و برخی دیگر باید بیشینه شود تا میزان رضایت از عامل (agent) و عملیاتش به‌دست آید.

عامل‌های آموزنده از محیط

برخی از عامل‌ها این‌گونه هستند که از قبل، دانش به آنها داده نشده؛ بلکه وقتی در محیط قرار می‌گیرد، خودش قواعد و قوانین را براساس عملیاتی که انجام داده و بازخوردی که می‌گیرد، می‌آموزد. پس از انجام عملیات، از کاری که انجام شده بازخورد می‌گیرد و به او اعلام می‌شود که عمل را به خوبی و درستی انجام داده یا آنکه عملش ضعیف بوده است. بر این اساس آموزش می‌بیند. پس از مدتی ماندگاری در محیط، قواعد را می‌سازد، و یا آنکه اگر به‌طور پیشفرض قواعدی نزد خود دارد، پس از مدتی ماندگاری در محیط، قواعد را تغییر می‌دهد. بهترین عامل‌ها، عواملی هستند که از محیط می‌آموزند. محیط‌ها دارای انواعی هستند که برخی از آنها به شرح زیر است:

۱. گسسته

۲. پیوسته

۳. محیطی که تخمین در آن وجود دارد، و دارای قطعیت است. به‌عنوان مثال محیط شطرنج دارای قطعیت است، ولی حالات متصوّر در آن، بسیار زیاد است. در محیط واقعی مثل یک ماشین خودران، محیط دارای قطعیت نیست. یادگیری در محیط‌های غیر قطعی نسبت به محیط‌های قطعی بسیار مشکل‌تر است.

نوع دوم: هوش مصنوعی متوسّط

هوش مصنوعی می‌تواند علاوه بر انجام یک کار، عملیات استدلالی هم انجام دهد، و از کنار هم قراردادن گزاره‌ها، نتایج جدید به‌دست آورد. یعنی منطق را در اعمال خود به کار گیرد، و گزاره‌های جدید کسب کند. ماشین از آن رو که جامد است و دارای حیات نیست، دارای علم نیست. ماشین، نه علم حضوری دارد و نه علم حصولی، ولی می‌تواند دانش‌های بشری را در کنار هم قرار دهد و دانش جدیدی به‌دست آورد. چنین ماشینی، یک ماشین متوسط است. یک ماشین متوسط دیگر، نوعی هوش مصنوعی است که می‌تواند یک عملیات مثل نحوه راه رفتن خرچنگ یا تمساح یا یکی از حیوانات دیگر یا راه‌ رفتن انسان را تقلید کند. چنین ماشینی می‌تواند مثل انسان راه برود یا مثال اسب یورتمه برود یا مثل یک سرباز بجنگد، و یا هر کار دیگری انجام دهد.

نوع سوم: هوش مصنوعی قوی

ماشینی که دقیقا می‌تواند دارای ذهن باشد و تمامی عواطف و احساسات انسانی را شبیه‌سازی کند، هوش مصنوعی (artificial intelligence) قوی است. هوش مصنوعی بسیار قوی (super artificial intelligence) هوش مصنوعی عمومی است که با همه چیز کار دارد. در مقابل هوش مصنوعی عمومی، هوش مصنوعی محدود (narrow artificial intelligence) قرار دارد که تنها در یک زمینه خاص فعالیت دارد؛ مثل آنکه تنها در زمینه رانندگی یا فقط در شطرنج یا بازی گلف یا تنها در مدیریت کارخانه فعال است، ولی چت جی پی تی یک هوش مصنوعی عمومی است که در تمامی ساحت‌ها پاسخگو است.

نوع چهارم: هوش مصنوعی بسیار قوی

اگر یک هوش مصنوعی به قوتی رسید که از تمامی متخصصین در تمامی زمینه‌ها بهتر پاسخگو بود این یک super ai است. برخی دانشمندان ایجاد چنین چیزی را در سال ۲۰۴۵ و برخی دیگر در سال ۲۰۶۰ تخمین زده‌اند. super ai اگر وسیله‌ای باشد که هم بتواند سخت‌افزار خود را بسازد و هم بتواند جامعه و انسان را مدیریت کند، نزد برخی ترسناک است. دنیای ربات‌ها و برنامه‌هایی که بتواند آدمی را مدیریت کند، محل نگرانی دانشمندان است. البته در غرب بیشتر این نگرانی مطرح است. ما به‌جهت عقاید دینی چندان ترسی از این مساله نداریم. خدای غرب، انسان است. خدای تصمیم‌گیری‌ها در بد و خوب، وضع قوانین و تبیین راه درست از نادرست، انسان است. اگر موجودی در تمامی ساحت‌ها از آدمی فراتر رفت، فلسفه وجودی انسان تحت الشعاع قرار می‌گیرد، در صورتی که ما قائل به وحی و شریعت هستیم. به نظر ما بر فرض آنکه چنین هوش مصنوعی به‌وجود آید، موجودی از موجودات الهی است.

بر فرض آنکه در آزمایشگاه حیات در این موجود دمیده شود و روح در آن دمیده گردد، نوع جدیدی از موجودات جاندار خلق می‌شود که چنین موجودی هم مثل ما میرا است، و یک زمانی از بین می‌رود. اگر ترکیبی از موجود زنده و ماشین خلق شود هم مقتضیات خود را خواهد داشت. البته این امور همگی خیال‌پردازی است. انقلاب‌ صنعتی سوم یا انقلاب بخار که به‌وجود آمد صنایعی متولد شد که حتی کشاورزها هم تحت الشعاع قرار گرفتند. انقلاب چهارم، انقلاب هوش مصنوعی تلقی می‌شود. از سال ۱۹۴۶ که کامپیوتر اختراع شد، دغدغه هوش مصنوعی مطرح شد.

امروزه به‌عنوان مثال در نرم‌افزارهای نور جست‌وجوهای خوبی انجام می‌شود که محقّقین را از کتب معجم مفهرس و امثال آن بی‌نیاز کرده است؛ به‌طوری که به راحتی در مدت زمان کمی نتایج مورد نظر را به‌دست می‌دهد. اگر برنامه‌ای طراحی شود که این جست‌وجوها به صورت معنایی باشد به طوری که هرآنچه که آن معنی را داشته باشد در نتایج حاصل شود، و از نتایج به‌دست آمده آنچه که از جهت معنایی بی‌ربط به موضوع است جدا گردد، و نتایج به‌دست آمده‌‌ای که بسیار مفصّل است پالایش شده و به صورت خلاصه‌شده دسته‌بندی شود، و از بین آنها بهترین نتیجه به‌دست آمده ارائه گردد، امر بسیار آسان‌تر خواهد شد. برای ما مساله‌ هوش مصنوعی بسیار قوی اصلا مطرح نیست، و هوش مصنوعی ضعیف و متوسط هم برای ما مفید است.

تعریفی که اخیرا پارلمان اروپا از هوش مصنوعی مطرح کرده ماشینی است که قابلیت طراحی و استدلال‌ورزی و یادگیری دارد و می‌تواند داده‌های بسیار حجیم را تحلیل کرده و خلاصه نماید؛ مثل آنکه یک رمان بسیار بزرگ را در چند صفحه خلاصه کند.

هوش مصنوعی مولّد

کارهایی که امروزه هوش مصنوعی انجام می‌دهد در زمان گذشته وجود نداشت. برخی از کارهای هوش مصنوعی بسیار بهتر از کار انسانی انجام می‌گیرد. این امر از سال ۲۰۱۲ شروع شد. در سال ۲۰۱۸ برخی مبدّل‌ها که انسان برای تحلیل جمله از آنها استفاده می‌کرد به برنامه اضافه شد و نتیجه آن شد که هوش مصنوعی در ترجمه ماشینی هم از انسان پیشرفته‌تر شد. اما در اواخر سال ۲۰۲۲ یک تحول بسیار عجیب رخ داد به طوری که هوش مصنوعی قابلیت خلاصه‌سازی دارد، و یا می‌تواند برای کودک داستان‌سرایی کند. تصوری که در زمان گذشته از هوش مصنوعی وجود داشت آن بود که یک داستان کودکانه را بخواند و براساس آن به سوالات کودک پاسخ گوید. ولی امروزه هوش‌های مصنوعی مولّد ایجاد شده که علاوه بر تشخیص، قابلیت تولید (generate) دارد. این تولید کردن و خلاصه‌کردن بسیار مورد توجه قرار گرفت.

این هوش مصنوعی قابلیت دارد که مطالب به او عرضه شود و بیان شود که این مطلب تبدیل به جملاتی شود که قابلیت عرضه بر سنین ۷ تا ۱۰ سال داشته باشد. بلکه حتی با لحن می‌تواند بیان کند و صحبت کند. هوش مولّد می‌تواند با لحن پادشاه یا جنگجو یا هر شخصیت دیگری صحبت کند. هوش مولّد یک انقلاب سنگین در بهره‌گیری از هوش ماشین به‌وجود آورد که دکّان بسیاری از هنرمندان را کساد کرد. این هوش می‌تواند سناریو طراحی کند و دکوپاژ تنظیم کند و فیلم تولید کند یا انیمیشن بسازد. این هوش می‌تواند در رابطه با یک تصویر، تصاویر مشابه به‌وجود آورد، و خیال‌پردازی کند. این خیال‌پردازی براساس داده‌های موجود انجام می‌شود، ولی امری عجیب است که هوش مصنوعی با ترکیب داده‌ها تصاویر جدید به‌وجود می‌آورد.

هوش مصنوعی می‌تواند از متن، تولید تصویر کند یا به‌عکس، تولید متن از تصویر نماید. با وجود چنین هوش‌هایی دغدغه ترجمه وجود ندارد. موسسه نور با همین هوش مولّد تمامی مجله‌های نورمگز را به عربی ترجمه کرده و تمامی مجله‌های عربی را به فارسی ترجمه کرده است. بدین صورت یک گشایش عجیب در نحوه عرضه اطلاعات رخ داد. طلاب و دیپلمات‌ها و کسانی که شغل تخصصی خاص دارند، باید از این زمینه استفاده کنند. طلاب برای مخاطب‌شناسی و تولید محتوا برای مخاطب می‌توانند از هوش مولّد استفاده نمایند.

ابتناء هوش مصنوعی بر متن غالب

آنچه که با هوش مصنوعی تولید می‌شود مبتنی بر غلبه متن‌هایی است که وجود دارد. نحوه استدلال‌ورزی این هوش‌ها به اصطلاح common sense  است. یک چارچوب یا گارد ریل برای هوش مصنوعی طراحی شده که در مقابل ناسزا گفتن و امثال آن رفتار مناسب نشان می‌دهد. گاهی ممکن است در مقابل ناسزا دیگر به سوال پاسخ نگوید. هر شرکتی این ممنوعیت‌ها را براساس فرهنگ خودش طراحی می‌کند. به‌عنوان مثال دیپ سیک مطالبی که بر علیه چین است را پاسخ نمی‌گوید؛ بلکه آنچه نسبت به فرهنگ چین مثبت است را پاسخگو است. یا مثلا اگر در مورد اسرائیل سوالی از هوش مصنوعی شود، ابتدا یک طرفداری از اسرائیل انجام می‌دهد، و پس از آن ممکن است کشتارهای اسرائیل را محکوم کند. هوش مصنوعی در مورد بسیاری از مسائل مثل همجنس‌بازی و امور دیگر واکنشش متناسب با متان غالبی است که در اینترنت وجود دارد. از این رو استفاده توسط دانش‌آموزان و فرزندان بسیار مضر و خطرناک است. هوش مصنوعی با وجود کارایی فراوان، قابل اعتماد نیست؛ چرا که اینطور نیست که اغلب متونی که در اینترنت وجود دارد، متان قابل اعتماد باشد. هوش مصنوعی مبتلا به نوعی پلورالیزم است، و با توجه به روش صحبت با آن، داده‌های متناسب عرضه می‌کند.

برای دریافت بهترین پاسخ‌ها از هوش مصنوعی باید هنر پرامپت‌نویسی را آموخت. باید ابتدا سابقه خود را به هوش مصنوعی بیان کنید و به او بفهمانید در چه جایگاهی هستید، و متناسب با آن پاسخ دریافت کنید. مثلا ابتدا بگویید که طلبه سطح سه حوزه علمیه هستید و به دنبال مقاله‌ای با فلان‌ویژگی هستید. یا مثلا نظر هوش مصنوعی را در رابطه با استصحاب کلی نوع چهارم بپرسید. هوش مصنوعی در مورد امور جدید خیال‌پردازی می‌کند. مطالب جدید را بهتر است با موتورهای جست و جو یا با گراف دانش دنبال کرد.

هوش مصنوعی اعتمادپذیر یا توضیح پذیر (XAI)

مجموعه نور در صدد طراحی یک برنامه‌ای است که از خود داده‌های نور به‌عنوان منشا استفاده کند. ما نیز پروژه‌ای تحت عنوان جُهد (جست و جوی هوشمند داده‌ها) کار کردیم، و بر روی مخزن داده‌های آن اطلاعات خاص را وارد کردیم که در پرسش و پاسخ‌های مذهبی مورد استفاده قرار می‌گیرد. حدود پنج میلیون پرسش و پاسخی که دفتر تبلیغات در مرکز ملی پاسخگویی داشت تحت عنوان دین‌دان معرفی شده و در حال کارکردن است. البته این یک نرم‌افزار کامل نیست، و به‌خصوص در مورد سوالات خیالی ممکن است پاسخ غلطی ارائه کند –مثل پاسخ به سوال از شکّ در نماز بین رکعت ۳۱ و ۳۲-، ولی در موارد زیادی به جهت قدرت استدلالی که دارد پاسخ‌های مناسبی ذکر می‌کند. اگر برنامه قوی‌تری بخواهیم ایجاد نماییم باید ازXAI یا هوش مصنوعی توضیح‌پذیر (Explainable AI) استفاده کنیم. این هوش مصنوعی براساس متن غالب عمل نمی‌کند؛ بلکه بدین روش است که تک‌تک جملات به زبان ماشین ترجمه می‌شود، و نسبت‌سنجی بین تمامی قواعد صورت می‌گیرد و منطق صحیح بر روی آن کار می‌کند. این کار در حال انجام شدن است. موسسه همتا (هوش مصنوعی- تمدن اسلامی) در حال انجام این کار است. پروژه‌ای اخیرا توسط آقای اعرافی با نام ثقات رونمایی شد. این پروژه در این زمینه در حال کار است، و با متدهای جدید به سطح مقبولی رسیده است. ما در زمینه XAI پیشرفت‌های خیلی خوبی داشتیم، و با سرمایه‌گذاری مناسب جزء ده کشور برتر دنیا قرار می‌گیریم.

ما امروزه پیشرفت‌های بسیار خوبی در این زمینه داشته‌ایم، و حرف‌های جدیدی مطرح کرده‌ایم. ما نوع استدلال‌ورزی که به ماشین تفهیم کردیم، استدلال‌ورزی صحیح وحیانی است که در دنیا بدون نظیر است. در غرب نظیر این ساخته شده ولی براساس بیس آماری کار می‌کند، نه آنکه براساس منطق درست کار کند. البته در غرب سخاوتمندانه در این زمینه هزینه‌های زیادی انجام می‌دهند ولی هنوز به نتیجه‌ای نرسیده‌اند. گوگل در بلژیک یک پایگاه تاسیس کرده و از آکسفورد در حال استفاده است تا به نکته‌ای در این زمینه برسد.

به این نوع هوش مصنوعی Trustworthy AI یا هوش مصنوعی اعتماد پذیر گفته می‌شود. اعتماد پذیری از دو جهت است: یکی از جنبه امنیت است، بدین معنی که حریم خصوصی را نشکند و در مقابل هک‌کردن پاسخ‌گو باشد، و جهت دیگر، اصل مطلب است، بدین معنی که اگر یک سوال از اساس غلط باشد معلوم گردد؛ مثلا اگر سوال شود که نماز واشنگتن چند رکعت است، سوال بی‌معنایی است. این هوش مصنوعی باید نسبت به این قبیل‌ سوال‌ها هوشمند باشد.

حاصل آنکه متن باید به ماشین فهمانده شود، نه آنکه ماشین تنها آمار بگیرد. ماشین از بین بالاترین آمار مثلا ۵ آمار برتر را انتخاب می‌کند و یکی از آنها را به طور تصادفی در پاسخ بیان می‌کند. از این رو در پاسخ به یک سوال ممکن است در دو دفعه، دو جواب مختلف بدهد.

هوش مصنوعی و فقه

با دو نگاه می‌توان به هوش مصنوعی نظر کرد.

اول: به نگاه ابزار و تکنیک. بر این اساس، می‌توان در نحوه تبلیغ و محتواسازی تبلیغ از هوش مصنوعی بهره برد، و یا در پژوهش یا تدوین مقاله یا کتاب از آن به عنوان دستیار استفاده کرد. در بخش آموزش در مورد طرح سوال، هوش مصنوعی می‌تواند یک انقلاب ایجاد کند. هوش مصنوعی می‌تواند برای ۳۰ دانش‌آموز یک کلاس برای هر کدام ۳۰ سوال چهارگزینه‌ای متفاوت در یک لحظه تولید کند. انواع و اقسام پیشرفت در حوزه‌های تبلیغ استفاده کرد.

دوم:  به نگاه موضوع. می‌توان بررسی کرد که اگر هوش مصنوعی در جامعه مورد استفاده قرار گرفت، به‌خصوص هوش مصنوعی‌هایی که در محیط‌های غیرقطعی به خوبی کار می‌کنند؛ مثل خودروهای خودران، چه مسائل جدیدی ایجاد می‌شود. این مسائل جدید از نظر فقهی و حقوقی باید مورد بحث قرار گیرد. به‌عنوان مثال آیا معامله ربات صحیح است؟ یکی از شرایط متعاقدین، عقل است. ماشین دارای عقل نیست؛ چرا که یک ماشین جامد است. اگر رابطه‌ای بین خود ربات‌ها ایجاد شود به طوری که با همدیگر گفت و گو کنند، چه احکامی بر آنها حاکم است؟ در باب معاملات مسائل جدید بسیار زیادی تولید می‌شود. در باب امر به معروف و نهی از منکر تاثیرات بسیار زیادی دارد، به‌طوری که کتاب امر به معروف و نهی از منکر باید از نو نگارش شود. دوربین‌هایی که در مناطق مختلف وجود دارد اگر تعدادش زیاد شود، مساله چگونه می‌شود؟ در کشور چین ۷۰۰ میلیون دوربین در جاهای مختلفش نصب شده است؛ یعنی به ازاء هر دو نفر یک دوربین وجود دارد. تمامی کنش‌ها و اتفاقات توسط این دوربین ‌ها تحلیل می‌شود. این دوربین‌ها با هوش مصنوعی متوجه دزدی و سرقت و سایر خلاف‌ها می‌شوند و خودشان به پلیس گزارش می‌دهند. ممکن است ربات‌هایی طراحی شود که نقش پلیس را بازی کند و خودش متهم را دستگیر کند.

ما در فرودگاه شنژن چین مشغول نمازخواندن شدیم. پس از گذشت چند دقیقه پلیس‌هایی به ما نزدیک شدند و اطراف ما نرده‌هایی قرار دادند. پلیس‌ها به ما کاری نداشتند، ولی دوربین‌ها متوجه شده بودند که ما در حال انجام یک کار غیرعادی هستیم. در برخی از شهرهای چین به جهت کثرت دوربین‌ها، میزان جرم و جنایت به حدّ صفر رسیده است. برای آنکه تجاهر به فسق انجام نشود، با این قدرت تحلیل که در ماشین اتفاق افتاده، مسائل تغییر می‌کند. از شرایط امر به معروف، تاثیرگذاری است. این ماشین‌ها تاثیر بسیار زیادی دارند.

ما ایده‌ای در مورد تهذیب نفس داشتیم که با ماشین‌ها می‌تواند به‌نحو موثّری این عمل انجام گردد. یکی از طلاب موسسه امام به عنوان رساله دکتری بر روی این مساله در حال تحقیق است. این ایده‌ها از جهت فقهی و اخلاقی باید مورد بحث قرار گیرد؛ همان‌طور که در مورد ساخت سلاح هسته‌ای مباحث فقهی انجام شده است. کشوری که بیشترین استفاده را از هوش مصنوعی را در امور نظامی انجام داده اسرائیل است. سامانه‌های مختلفی مثل فایرفلای که هم‌زمان ۲۰۰ هزار هدف را رصد می‌کند، در دسترس آنها است. همچنین اسرائیل دارای پهپادهای هوشمندی است که در ترور یحیی سنوار مشاهده شد. مورد دیگر سلاح خودکاری که در ترور شهید فخری‌زاده استفاده شد. در غزّه به طور فراوان از این سلاح‌ها استفاده می‌شود. در کتاب جهاد و دفاع باید از این مسائل بحث شود.

عبادات کمترین مباحث مربوط به هوش مصنوعی را شامل می‌شود، ولی در مباحث معاملات مسائل زیادی در این رابطه مطرح می‌شود.

اینکه هوش مصنوعی جای فقها یا مراجع تقلید را بگیرد، سخن صحیحی نیست. هوش مصنوعی تنها شغل‌های بسیار ساده که مشتمل بر یک عمل تکراری است را ممکن است تعطیل کند. به‌عنوان مثال در مرکز ملی پاسخگویی ۷۵ درصد سوال‌ها توسط هوش مصنوعی پاسخ داده می‌شود؛ چرا که نظیر آن سوال قبلا مطرح شده و پاسخ گفته شده است. هوش مصنوعی از بین پاسخ‌ها بهترین را انتخاب کرده و ارائه می‌کند.

در موضوع هوش مصنوعی سه درس خارج در حال برگزاری است که یکی از آنها توسط آقای محمدی است. ایشان بیان می‌کردند که هوش مصنوعی اگر در فحص و ظفر به دلیل کمک کند یا باعث شود که دقت در رسیدن به نتیجه بالا رود، ممکن است استفاده از آن واجب باشد. آیت الله سید کاظم حائری قائل به وجوب بودند؛ بلکه بیان می‌کردند حتی احتمال آن هم وجود داشته باشد، واجب است. اجتهاد یک ملکه است که تحقق آن برای ماشین ممکن نیست. ماشین دارای علم حصولی نیست. ماشین از اساس دارای نفس نیست تا آنکه علم حصولی یا حضوری پیدا کند؛ بلکه دارای شبه‌علم است، و ادای دانستن را نشان می‌دهد.

آسیب‌های هوش مصنوعی

با توجه به آنچه گذشت روشن شد که یکی از مشکلات هوش مصنوعی آن است که مبتنی بر متن غالب است، و این امر منجر به نوعی پلورالیزم می‌شود. یکی دیگر از آسیب‌های هوش مصنوعی تعطیلی مغز بشر است؛ چرا که انسان با وجود هوش مصنوعی دیگر به‌دنبال دانش نمی‌رود. در روان‌شناسی از این مساله بحث می‌شود که این تعطیلی مغز چگونه باید جبران شود. همان‌طور که خودرو و هواپیما باعث شد فعالیت بدنی تا حد زیادی کم شود و بیماری‌های زیادی مثل دیابت و چاقی و غیره تولید شود، و این مشکل با ورزش‌ و امثال آن جبران شد، آسیب‌های هوش مصنوعی نیز باید به نحوی جبران شود.

دانشمندان علوم اسلامی و انسانی باید در مورد آسیب‌های هوش مصنوعی فکر کنند و پیش از ابتلا، راه‌حل‌هایی برای آن پیدا نمایند. به‌عنوان مثال امروزه با شیوع مسیریاب‌ها حافظه‌ها تضعیف شده و همه با مسیریاب راه‌ها را طی می‌کنند. در زمان گذشته مسیرها با دقت طی می‌شد تا آنکه مسیر به حافظه سپرده شود و با رفتن یک یا دو بار در یک مسیر، انسان آن را می‌آموخت، ولی امروزه با وجود مسیریاب‌ها هیچ آموزشی وجود ندارد. بهتر است پیش از آنکه آسیب‌های هوش مصنوعی توسط دیگران مورد شناسایی قرار گیرد و قواعد آن بر ما تحمیل گردد، خود به انجام این مهم اهتمام ورزیم. در یونسکو ۱۰۸ بند به عنوان اخلاق هوش مصنوعی عرضه شده است.

دمیدن روح در یک جسم در آزمایشگاه

این امکان وجود دارد که با پیشرفت هوش مصنوعی در آینده یک رباتی طراحی شود که مثلا لباس روحانیت هم به آن پوشانده شود و تمامی معارف شیعه به آن منتقل گردد؛ به‌طوری که تمامی داده‌های آن توسط خود ما به آن تلقین گردد. بلکه ممکن است حتی یک روزی روح هم در آن دمیده شود. البته این مساله نیاز به بحث و تفکّر توسط متخصّصین در این زمینه دارد. آیا خلق روح در آزمایشگاه محال است؟ اگر توسط دانشمندان کشف شود که چه امری باعث می‌شود که علقه و مضغه تبدیل به انسان شود. این روح از کجا می‌آید؟ آیت الله مفیدی در مورد آیه «و نفس و ما سوّاها» مباحث زیادی مطرح کرده‌اند مبنی بر آنکه ماده دارای چه ویژگی می‌شود که شایسته دمیدن روح (به تعبیر حکمت مشّاء) یا خلق روح (به تعبیر حکمت متعالیه) می‌شود؟ آیا خداوند خودش روح را می‌دمد؟ یا آنکه شرایط و زمینه‌هایی برای آن فراهم نموده که با وجود آن شرایط روح خلق می‌شود؟ بشر تا سال‌ها نمی‌دانست چه امری باعث می‌شود که نطفه تبدیل به پسر یا دختر شود، ولی امروزه این امر معلوم گشته است. از این رو در مراحل تولید جنین این امکان وجود دارد که جنسیت تغییر یابد. مساله روح هم اگر زمانی کشف شود، راهی است که بشر از قدرت خداوند و ماده‌ها می‌تواند برای این امر استفاده کند. بر این اساس، یک محال عقلی به‌وجود نمی‌آید؛ هرچند فعلا پذیرش آن برای ما مشکل است.

کارهایی که شرکت نورالینگ انجام داده مربوط به همین امور است. در کتاب حیفا ذکر شده که القاعده توسط یک جاسوس زن اسرائیلی تاسیس شد. در بدن این زن ۳۲ چیپ کارگذاری شده بود که کارهای خارق العاده‌ای انجام می‌داد. وقتی این شخص کشته شد، این چیپ‌ها به جهت ارزش بالایی که داشت از بدنش خارج شد. اسرائیل در زمینه ترکیب انسان و ماشین فعالیت‌های زیادی انجام می‌دهد. دانشمندان در حال کار بر روی جاودانه‌کردن حرکت قلب و مغز هستند. این فعالیت‌ها در حال انجام است. مساله ایجاد حیات هم از نظر فلسفی محال نیست. امروزه با پرینتر سه‌بعدی قلب درست می‌شود. ممکن است با پرینتر سه‌بعدی، ساخت انسان و دمیدن حیات در آن هم ممکن شود.

هوش‌های مصنوعی طراحی شده در زمینه علوم اسلامی

ورژن جدید جُهد با نام ثاقب در شرف عرضه برای عموم است و تا آخر سال عرضه می‌شود. موسسه همتا در حال پیاده سازی هوش مصنوعی بر روی کتاب کافی دار الحدیث است که تحقیقات زیادی بر روی آن انجام شده است. ما هفت موتور برای این هوش مصنوعی در نظر گرفته‌ایم، که یکی جمع‌آوری ادله و دیگری جمع‌آوری کلام فقها در یک موضوع است که پیشرفت‌های زیادی در این دو زمینه صورت پذیرفته است. اما نسبت‌سنجی بین گزاره‌ها و کشف تناقض‌ها و کشف نسخ و عام و خاص نیاز به کار دارد. ما از طریق مجلس در حال پیگیری این مساله هستیم، و به دستاوردهای خوبی رسیده‌ایم. ما پایگاه جامع قوانین را تاسیس کردیم، و در حال پیاده‌سازی تنقیح قوانین هستیم، و در فقه هم آن را پیاده خواهیم کرد. یکی از مشکلاتی که ما با آن روبرو هستیم، عدم اشتراک‌گذاری داده توسط صاحبان داده است. تا زمانی که این فرهنگ اصلاح نشود، این مشکل باقی است. مجموعه نور اگر دسترسی به داده‌هایش را آزاد کند، تاثیر زیادی در پیشرفت کار دارد.

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه سازی