افضل آن است که هر نمازی در اول وقت خودش به جا آورده شود. دلیل این حکم، اخبار مستفیضهای است که به آن دستور میدهند.[1] در برخی از این روایات، فضیلت نماز اول وقت نسبت به آخر وقت، مانند فضیلت آخرت به دنیا دانسته شده است.[2]
صاحب حدائق 24 استثنا از این حکم برمیشمارد[3] اما دو استثنای از این حکم مربوط به نماز حاجیان است.
استثنای نخست حکم
دربارۀ نماز مغرب و عشای کسی که از عرفات بیرون آمده است، به واسطۀ دلیل خاص، تأخیرشان تا رسیدن به مزدلفه افضل است؛ حتی اگر به ثلث شب برسد. در صحیحۀ محمد بن مسلم بدین حکم تصریح شده است:
«تا زمانیکه به به «جمع» نرسیدهای نماز مغرب را نخوان؛ حتی اگر ثلث شب هم گذشته باشد.»
علامه مجلسی دربارۀ معنای «جمع» میگوید، به مشعر الحرام «جمع» میگویند؛ ازآنرو که مردم در آن گرد هم میآیند؛ یا به این دلیل که در آنجا بین نماز مغرب و عشا در یک اذان و دو اقامه جمع میشود؛ و یا به دلیل استحباب تأخیر انداختن نماز به «جمع»؛ که این حکم اجماعی بین فقیهان است.[4]
اگرچه در لسان این روایت از خواندن نماز مغرب در آغاز وقت، نهی شده است؛ اما این نهی به معنای حرمت نیست تا نماز در اول وقت و در عرفه باطل باشد؛ چراکه از نهی در مقام توهم امر، حرمت استفاده نمیشود. خصوصاً که نقل فعل پیامبر(ص) نیز مؤید این برداشت است که ایشان نماز مغرب را در شعب خواندند[5] و همچنین امام باقر(ع) نیز نمز مغرب را بین عرفه و مزدلفه به جا آوردند.[6]
استثنای دوم حکم
همچنین از این حکم، نماز عشا به صورت کلی نیز استثنا شده است؛ چراکه تأخیر آن تا زمانی که شفق احمر از بین برود، افضل است. دلیل این حکم نیز نصوص مستفیضهای است[7] که در این باره وارد شده است.[8]
----------------------------
[1]. وسائل الشیعه، ج4، ص118؛ باب 5.
[2]. وسائل الشیعه، ج4، ص123.
[3]. ن.ک: الحدائق الناضرة، ج6، ص326-332.
[4]. مرآة العقول، ج18، ص127.
[5]. وسائل الشیعه، ج14، ص13.
[6]. وسائل الشیعه، ج14، ص12.
[7]. وسائل الشیعة، ج4، ص199.
[8]. برگرفته از: مستنبطات الأعلام، ج1، صص296-297.