یکی از شرایط لازم در نماز، استقرار است.[1] استقرار به معنای تکان نخوردن در نماز در هنگام قرائت است. در بحث لزوم استقرار در نماز، سه روایت مطرح است که در ادامه بررسی میشود:
موثقۀ سکونی
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: فِي الرَّجُلِ يُصَلِّي فِي مَوْضِعٍ ثُمَّ يُرِيدُ أَنْ يَتَقَدَّمَ قَالَ يَكُفُّ عَنِ الْقِرَاءَةِ فِي مَشْيِهِ حَتَّى يَتَقَدَّمَ إِلَى الْمَوْضِعِ الَّذِي يُرِيدُ ثُمَّ يَقْرَأُ.[2]
سکونی از امام صادق نقل میکند که ایشان در مورد کسی که در جایی نماز میخواند و میخواهد جلو برود، فرمودند: باید در حال حرکت از قرائت دست بکشد، تا وقتی به جایی که میخواهد برسد، و سپس قرائت کند.
وجه استدلال به این روایت آن است که در روایت، حرکت در هنگام قرائت نفی شده است؛ و با تکیه بر عدم قول به فصل میان اذکار نماز، طمأنینه شرط دیگر اذکار نیز خواهد بود.
موثقۀ سلیمان بن صالح
عَنْ صَالِحِ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ صَالِحٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا يُقِمْ أَحَدُكُمُ الصَّلَاةَ وَ هُوَ مَاشٍ وَ لَا رَاكِبٌ وَ لَا مُضْطَجِعٌ إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَرِيضاً وَ لْيَتَمَكَّنْ فِي الْإِقَامَةِ كَمَا يَتَمَكَّنُ فِي الصَّلَاةِ فَإِنَّهُ إِذَا أَخَذَ فِي الْإِقَامَةِ فَهُوَ فِي الصَّلَاةِ.[3]
در این روایت نیز حضرت صادق علیه السلام از نماز خواندن در بعضی از حالات، از جلمه در حال حرکت، نهی فرمودهاند؛ مگر آنکه مصلّی مریض باشد. به لحاظ سندی، روایت به واسطۀ صالح بن عقبة دچار اشکال است؛ مگر آنکه با توجه به اینکه ایشان از رجال تفسیر قمی و کامل الزیارات است، سند را تمام بدانیم.
به لحاظ دلالی، بزرگانی چون محقق خویی دلالت این روایت بر محل بحث را تمام ندانسته، بر این باورند که در روایت، استقرار در اقامه، به استقرار در نماز تشبیه شده است؛ اما دربارۀ اینکه حکم استقرار در نماز چگونه است ساکت است و این بیان با وجوب یا استحباب استقرار در نماز سازگار است.[4] اما به نظر میرسد، دلالت روایت بر لزوم استقرار تمام باشد؛ زیرا وجوب استقرار در نماز به صورت مرتکز ذهنی در نظر گرفته شده است؛ و از همین رو امام علیه السلام اعتبار قیام در اقامه را به اعتبار آن در نماز تشبیه نمودهاند. از این رو دلالت روایت تمام است.
صحیحۀ حمیری در قرب الاسناد
صحیحۀ دیگری که میتواند به عنوان دلیل بر مدعای این بحث مطرح شود روایت حمیری در قرب الاسناد است: «عَنْ بَكْرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَزْدِيِّ قَالَ: سَأَلَهُ أَبُو بَصِيرٍ- وَ أَنَا جَالِسٌ عِنْدَهُ- عَنِ الْحُورِ الْعِينِ، فَقَالَ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، أَ خَلْقٌ مِنْ خَلْقِ الدُّنْيَا، أَوْ خَلْقٌ مِنْ خَلْقِ الْجَنَّةِ؟ فَقَالَ لَهُ: «مَا أَنْتَ وَ ذَاكَ! عَلَيْكَ بِالصَّلَاةِ، فَإِنَّ آخِرَ مَا أَوْصَى بِهِ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ حَثَّ عَلَيْهِ الصَّلَاةُ. إِيَّاكُمْ أَنْ يَسْتَخِفَّ أَحَدُكُمْ بِصَلَاتِهِ، فَلَا هُوَ إِذَا كَانَ شَابّاً أَتَمَّهَا، وَ لَا هُوَ إِذَا كَانَ شَيْخاً قَوِيَ عَلَيْهَا. وَ مَا أَشَدَّ مِنْ سَرِقَةِ الصَّلَاةِ! فَإِذَا قَامَ أَحَدُكُمْ فَلْيَعْتَدِلْ، وَ إِذَا رَكَعَ فَلْيَتَمَكَّنْ، وَ إِذَا رَفَعَ رَأْسَهُ فَلْيَعْتَدِلْ، وَ إِذَا سَجَدَ فَلْيَنْفَرِجْ وَ لْيَتَمَكَّنْ، فَإِذَا رَفَعَ رَأْسَهُ فَلْيَعْتَدِلْ، وَ إِذَا سَجَدَ فَلْيَنْفَرِجْ، فَإِذَا رَفَعَ رَأْسَهُ فَلْيَلْبَثْ حَتَّى يَسْكُنَ»[5]
در این روایت نیز حضرت پس از توصیه به نماز، تأکید میکنند که زمانی که میخواهید نماز بخوانید باید بایستید و در هنگام رکوع، سر برافراشتن از رکوع، سجده، و سر برافراشتن از سجده در حالت آرامش و قرار باشید. در حقیقت بحث اصلی این روایت یکی تأکید بر اصل نماز، و دیگری تأکید بر لزوم استقرار داشتن در حالات و افعال نماز است.
یک استثناء
با توجه به ادلۀ فوق، در تمام اذکار نماز، چه واجب و چه مستحب، طمأنینه لازم است. اما در عین حال یک مورد استثنا در این اذکار وجود دارد و آن ذکر «بحول الله و قوته» است که زمان آن در هنگام حرکت بعد از سجده، برای قیام وارد است.[6] روایات بسیاری به این مضمون وارد شده است که صاحب وسائل، در باب 13 از ابواب السجودِ کتاب الصلوة آن را ذکر مینماید. برای نمونه عبدالله ابن سنان از امام صادق علیه السلام نقل میکند زمانی که از سجده بلند شدی، بگو «اللَّهُمَّ رَبِّي بِحَوْلِكَ وَ قُوَّتِكَ أَقُومُ وَ أَقْعُدُ»[7]. همین مضمون در روایات دیگر این باب نیز وارد شده است. این روایات دلالت دارند که در هنگام حرکت برای قیام میتوان این ذکر را قرائت نمود.
[1]. برگرفته از مستنبطات الأعلام، ج1، ص 400.
[2]. الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج3، ص316.
[3]. الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج3، ص306.
[4] . مستمسک عروه، ج6، ص62.
[5]. قرب الإسناد (ط - الحديثة)، الحميري، أبو العباس، ج1، ص36.
[6] . وسائل الشیعه، ج6، ص361.
[7]. وسائل الشيعة، ج6، ص361: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا قُمْتَ مِنَ السُّجُودِ قُلْتَ- اللَّهُمَّ رَبِّي بِحَوْلِكَ وَ قُوَّتِكَ أَقُومُ وَ أَقْعُدُ- وَ إِنْ شِئْتَ قُلْتَ وَ أَرْكَعُ وَ أَسْجُدُ».