در راستای بحث از حرمت اهانت به مقدسات ادیان، از ادله دیگری که میتوان بدان استدلال کرد آیه شریفه «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُحِلُّوا شَعائِرَ اللَّه»[1] است که خداوند متعال به مؤمنین فرموده است: ای اهل ایمان حرمت شعائر خداوند را نشکنید. در این نوشتار بعد از بیان مفهوم شعائر و بیان صدق آن بر مقدسات ادیان دیگر، به مقتضای مفاد این آیه هتک و اهانت به آنها را حرام میدانیم.
مفهوم «شعائر»
در لسان، شعائر را جمع شَعیرة به معنای شتری که برای قربانی حج آورده میشود، معرفی میکند و شِعار را جمع شعیرة و مطلق آنچه نشان اطاعت وبندگی خدا باشد ذکر میکند.[2] صاحب معجم مقاییس میگوید شعائر جمع شعیره است وشعیره به دو معنا آمده: یکی اعمال ونشانههای حج ودیگری شتری که برای قربانی حج آورده میشود[3]. لذا طبق کلام صاحب مقاییس، شعائر میتواند به معنای شتر قربانی حج یا مطلق نشانههای حج باشد؛ ولی طبق کلام صاحب لسان فقط به معنای شتر قربانی حج میباشد؛ مگر اینکه بگوییم شعائر جمع شعار هم هست؛ همچنانکه این احتمال را زبیدی از شیخش نقل میکند[4] در این صورت به معنای مطلق نشانههای عبادت میباشد. همچنین زبیدی از صحاح وزجاج نقل میکند که شعائر به معنای مطلق چیزی است که نشان اطاعت وبندگی میباشد.[5] بعید نیست در این صورت مفرد آن را شعار گرفتهاند یا اینکه شعیره را به معنای مطلق نشانههای عبادت دانستهاند. در هر صورت اگر شعائر جمع شعار باشد معنایی أعم پیدا میکند؛ ولی اگر جمع شعیرة باشد سه احتمال دارد؛ از آن فقط شتر قربانی حج اراده شده باشد یا فقط اعمال حج و یا اینکه مطلق نشانههای عبادت اراده شده باشد.
علامه طباطبائی «شعائر» را جمع«شَعیره» به معنى علامت و نشانه میداند[6]؛ بنابراین، طبق نظر ایشان «شعائر اللَّه» به معنى «نشانههاى پروردگار» است که شامل سر فصلهاى آئین الهى و برنامههاى کلى و آنچه در نخستین بر خورد با این آئین چشمگیر است، میشود و از جمله آنها مناسک حج مىباشد که انسان را به یاد خدا مىاندازد.
مرحوم طبرسی هشت قول در معنای شعائر ذکر میکند که قول اول را به خاطر عمومیتش ترجیح میدهد. قول اول چنین میگوید: «حرامهاى خدا را حلال مشمارید و از حدود خدا تجاوز مکنید».[7] در این قول «شعائر» بر «معالم» حمل شده و مقصود این است که نباید از نشانههاى حدود و امر و نهى و فرائض خدا تجاوز کرد.
مرحوم شیخ طوسی هم بعد بیان اقوال در مورد معنای شعائر سرانجام میفرمایند:
«و أقوى الأقوال قول عطا من أن معناه، لا تحلوا حرمات اللَّه، و لا تضیعوا فرائضه لان الشعائر جمع شعیرة و هی على وزن فعلیة، و اشتقاقها من قولهم: شعر فلان بهذا الامر: إذا علم به، فالشعائر المعالم من ذلک، و إذا کان کذلک، وجب حمل الآیة على عمومها، فیدخل فیه مناسک الحج، و تحریم ما حرم فی الإحرام، و تضییع ما نهى عن تضییعه و استحلال حرمات اللَّه، و غیر ذلک من حدوده و فرائضه و حلاله و حرامه، لان کل ذلک من معالمه، فکان حمل الآیة على العموم اولی، کلام عطا: حرامهاى خدا را حلال مشمارید و از حدود خدا تجاوز مکنید، از بین تمام اقوال وجیهتر است؛ زیرا شعائر جمع شعیرة بر وزن فَعیلَة است که از کلام عرب: شعر فلان بهذا الامر چنانچه علم به آن پیدا کند مشتق میشود؛ پس شعائر به معنای علامتها است؛ لذا لازم است آیه را بر عموم خودش حمل کنیم که در این صورت مناسک حجّ و حلالها وحرامها و واجبات خداوند در آن داخل میشود؛ زیرا همه اینها از نشانههای خداوند هستند؛ پس حمل آیه بر عموم اولی است»[8].
از آنچه بیان شد روشن میشود، بهترین معنا برای شعائر، معنای جامعی است که تمام نظریات واقوال مطرح شده در عنوان شعائر را شامل میشود؛ پس شعائر عبارت است از: نشانههای دین خداوند وهر علامت ونشانهای که انسان را به یاد خدا میاندازد، مانند اذان، نماز، اولیاء خدا، مناسک حجّ و... .[9] طبق این معنا از شعائر، بسیاری از مقدسات ادیان الهی جزء شعائر بهشمار میروند و هتک حرمت و اهانت به آنها، به موجب این آیه شریفه حرام است؛ زیرا از مصادیق بارز احلال شعائر است. برخی از مفسرین تصریح دارند به اینکه عبادتگاههای یهود ونصاری از شعائر الهی به حساب میآید، شیخ محمدباقر ملکی در ذیل آیه «ومن أظلم ممن منع مساجد الله أن یذکر فیها اسمه»[10] میگوید:
«مساجد در معنای مصطلح بین فقهاء استعمال نشده است بلکه در معنای عبادتگاه وجایی که صبحگاه و شامگاه در آن ذکر خدا گفته میشود به کار رفته است وشامل کنائس و صوامع وبیع هم میشود؛ لذا اگر کسی بخواهد شعائر خدا و مظاهر توحید را از بین ببرد ظالمترین مردمان است»[11].
البته این حکم متفرع بر ثبوت شعائر بودن متعلق خویش است. یعنی در مواردی این حکم ثابت است که آیینهای مقدس و اماکن مقدس و... فعلاً از شعائر الهی آنان به شمار برود؛ لذا اطلاق آیه موارد مشکوک و حتی مواردی را که بدعت بودن آنها یقینی است را شامل نمیشود.
نقد و بررسی این دلیل در نوشتار بعدی خواهد آمد.
[1] - مائده، آيه 2.
[2] - و الشَّعِيرة: البدنة المُهْداةُ، سميت بذلك لأَنه يؤثر فيها بالعلامات، و الجمع شعائر. و شِعارُ الحج: مناسكه و علاماته و آثاره و أَعماله، جمع شَعيرَة، و كل ما جعل عَلَماً لطاعة الله عز و جل كالوقوف و الطواف و السعي و الرمي و الذبح و غير ذلك(لسان العرب؛ ج4، ص: 414).
[3] - و الشعيِرة: واحدة الشّعائر، و هى أعلامُ الحجّ و أعمالُه. قال اللّه جلّ جلالُه: إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللّهِ. و يقال الشعيرة أيضاً: البَدَنَة تُهدَى(معجم مقائيس اللغة؛ ج3، ص: 194).
[4] - زبيدي، تاج العروس من جواهر القاموس، 7/ 33.
[5] - زبيدي، پيشين.
[6] - الميزان،5/162
[7] - مجمع البيان في تفسير القرآن، ج3، ص: 23
[8] - التبيان في تفسير القرآن، ج3، ص: 41
[9] - بحرالعلوم، ج2، ص: 459 و أحكام القرآن (الجصاص)، ج3، ص: 29 و مجمع البيان في تفسير القرآن، ج3، ص: 23 و التفسير المعين للواعظين و المتعظين، المتن، ص: 106 و فقه القرآن (للراوندي)؛ ج1، ص: 303 و الأسئلة و الأجوبة - اثنا عشر رسالة؛ ج1، ص: 23 و مباني الفقه الفعال في القواعد الفقهية الأساسية، ج1، ص: 154.
[10] - بقره: 14.
[11] - بل الآية الكريمة في سياق مبارزة الكفر مع التوحيد و مقاتلةالكفار مع الموحدين و ذن تخريب المساجد والمعابد و المشاهد و البيوت التي يذكر فيها اسم الله و بنيت من اول يوم علي التوحيد بنيانه و اسست علي التقوي اساسه وهذا عام شامل لكل معبد ومسجد ومشهد وبيوت وكنائس وصوامع وبيع يذكر فيها اسم الله بالغدو الآصال. ولااختصاص بالمسجد المصطلح عند الفقهاء وهذه المبارزة مع الموحدين وابطال دعوة الانبياء حرام عقلي ضروري ليس بأمر تعبدي فالذين يحاولون ابطال شعائر الله ومظاهر توحيده من أي ملة و من أي دين كان أو من شعائر الااسلامي خاصة و شعائر التشيع خاصة بتخريب البيوت المعظمة ومنع الناس من العبادة فيه فمن أظلم الناس(بدائع الكلام في تفسير آيات الاحكام،ص199).