مشهور فقها قائل به جواز امامت زنان برای زنان هستند؛[1] اما در عین حال این مسأله از مسائل اختلافی است که بعضی از فقها همچون سید مرتضی مخالف آن هستند.[2] دلیل این خلاف، به اختلاف در ادله مسأله بازگشت دارد. در ادامه به بررسی ادله این حکم خواهیم پرداخت.
روایات مجوّز
روایات مستفیضهای مبنی بر جواز امامت زنان به صورت مطلق وارد شده است. برای نمونه سماعة ابن مهران از امام صادق علیهالسلام نقل میکند از آن حضرت پرسیدم آیا زن میتواند امام جماعت زنان شود؟ آن حضرت فرمودند: اشکالی ندارد.[4] در بعضی دیگر از روایات نیز به جواز امامت زنان در نمازهای واجب تصریح شده است. برای نمونه حسن بن زیاد صیقل از امام صادق علیه السلام سؤال میکند که آیا بعضی از زنان میتوانند در نمازهای واجب امام جماعت دیگر زنان شوند؟ آن حضرت فرمودند: بلی.[5] در مقابل روایات این دسته، پارهای از روایات، مخالف امامت زنان در نمازهای واجب هستند ولی امامت ایشان را در نوافل بدون اشکال میدانند.
روایات مخالف
هشام ابن سالم نقل میکند که از حضرت امام صادق علیهالسلام سؤال شد آیا زن میتواند امام جماعت زنان شود؟ آن حضرت فرمودند: در نوافل اشکالی ندارد ولی در واجبات نه.[6] در روایت دیگری که ابن مسکان از حلبی از امام صادق علیهالسلام نقل میکند، آن حضرت تصریح میکنند زن میتواند در نوافل امام جماعت زنان شود ولی در نمازهای واجب نه.[7]
جمع عرفی بین روایات
ممکن است بگوییم به طریقه معهود در جمع بین روایات مطلق و مقیّد، روایات مطلق را حمل بر مقیّد نموده و اطلاقات مجوّزه را بر جواز در نوافل حمل مینماییم. اما این جمع در محلّ بحث ما، خلاف فهم عرفی است؛ چرا که در فقه شیعه، نمازهای مستحبی که بتوان به جماعت اقامه نمود تنها به نماز باران اختصاص دارد که معمولا در طول سال به ندرت اقامه میشود و ممکن است نماز غدیر را هم که در سال یک بار اقامه میشود را نیز اضافه کنیم. در هر صورت، حمل مطلق بر مقیّد در این مورد، به معنای ذکر مطلق و اراده موارد نادر و بلکه موارد بسیار نادر خواهد بود که مخالف فهم عرفی است. از همین رو متأخرین فقها، معنای نافله در این روایات را به معنای معهود و معمول نوافل گرفته، و این روایات را حمل بر تقیه نمودهاند[8]؛ و روایات مطلق را دالّ بر جواز اقامه جماعت زنان برای زنان دانستهاند.
استثناء از حکم جواز
اگر چه فقهای شیعه حکم به جواز اقامه نماز جماعت واجب توسط زنان برای زنان نمودهاند، اما ایشان نماز جمعه را از این حکم استثناء نمودهاند. چرا که از یک سو در محل بحث، حکم جواز اقامه جماعت در صورتی است که جماعت، اختصاص به زنان داشته باشد و اگر مردان حاضر باشند، اقامه جماعت توسط زنان اشکال خواهد داشت و امامت زنان برای مردان، مورد نهی نبوی قرار گرفته است.[9] از سوی دیگر در احکام نماز جمعه ذکر شده است که حداقل افراد برای اقامه نماز جمعه 5 نفر است که شامل امام و مأمومین میشود. اما از آنجا که ادلّهای که تعداد حداقل حاضرین در نماز جمعه را بیان میکنند، ظاهر در اعتبار مردان است،[10] پس تعداد زنان در تحقّق عدد معتبر برای اقامه نماز جمعه کفایت نمیکند. به همین جهت است که اساسا نماز جمعهای که تنها با حضور زنان باشد، شرعا منعقد نخواهد شد و امامت چنین نمازی برای زنان نیز بیمعنی خواهد بود.
بررسی استثناء در صحیحه زراره
در صحیحه زراره از امام باقر علیه السلام آمده است: «پرسیدم: آیا زن میتواند امام جماعت زنان شود؟ حضرت فرمود: نه؛ مگر در نماز میّت، آن هم در صورتی که اولی از او حضور نداشته باشد.» این روایت را میتوان مقیّد برای مطلقاتی دانست که بدان اشاره شد. با این تفاوت که امکان حمل مطلق بر مقید در اینجا وجود دارد. یعنی میتوان گفت که جواز اطلاق امامت جماعت زن، مقید به مورد نماز میت شده است. در نتیجه در جایی که امکان اقامه نماز میت به امامت مرد باشد، حکم به کراهت اقامه جماعت توسط زن میشود. البته از ظهور ابتدایی روایت در مطلق عدم جواز امامت زن، به قرینۀ روایات مجوزه و همچنین برداشت اصحاب، رفع ید میشود.
جمع بندی و نتیجهگیری
میتوان گفت که اقامه جماعت توسط زن برای زنان، در نمازهای واجب اشکالی ندارد؛ ولی در نماز میت در صورتی که مرد حضور داشته باشد، امامت زن کراهت دارد؛ بدین معنا که ثواب کمتری خواهد داشت.
---
[1] . مصباح الفقیه، ج 16، ص 313.
[2] . ن.ک: الحدائق الناضرة، ج 11، ص 187.
[3] . این مقاله برگرفته از مسأله 246 از کتاب «مستنبطات الأعلام فی شرح مستثنیات الأحکام» مرحوم حاج سید احمد زنجانی، ج 1، ص 443 میباشد.
[4]. وسائل الشيعة؛ ج8، ص: 336
عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمَرْأَةِ- تَؤُمُّ النِّسَاءَ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ.
[5] . وسائل الشيعة؛ ج8، ص: 334: بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ زِيَادٍ الصَّيْقَلِ قَالَ: سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع ... أَ يَؤُمُّ بَعْضُهُنَّ بَعْضاً قَالَ نَعَمْ.
[6]. وسائل الشيعة؛ ج8، ص: 333: 10825- 1- «8» مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمَرْأَةِ هَلْ تَؤُمُّ النِّسَاءَ- قَالَ تَؤُمُّهُنَّ فِي النَّافِلَةِ- فَأَمَّا فِي الْمَكْتُوبَةِ فَلَا.
[7] . وسائل الشيعة؛ ج8، ص: 336: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْجَهْمِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: تَؤُمُّ الْمَرْأَةُ النِّسَاءَ فِي الصَّلَاةِ- وَ تَقُومُ وَسَطاً مِنْهُنَّ وَ يَقُمْنَ عَنْ يَمِينِهَا وَ شِمَالِهَا- تَؤُمُّهُنَّ فِي النَّافِلَةِ وَ لَا تَؤُمُّهُنَّ فِي الْمَكْتُوبَةِ.
[8] . ریاض المسائل ( ط-الحدیثة)، ج 4، ص 205.
[9] . الخلاف، ج 1، ص 548: فی خبر جابر عن النبی صلی الله علیه و آله و سلّم: «لا تؤمّنّ امرأة رجلا».
[10] . ن.ک: وسائل الشیعة، ج7، ص 303، باب 2.