فقهای امامیه بر فضیلت عقیقه اتفاق نظر دارند، همانطور که انجام عقیقه را در روز هفتم مستحب مؤکّد میدانند. اما بحث در این است که آیا عقیقه کردن برای نوزاد صرفا مستحب است یا این اهمیت به درجه وجوب میرسد؟[1]
هر دو قول به وجوب و استحباب در بین فقها طرفداران جدّی دارد:
1. قول به وجوب: بزرگانی همچون ابن جنید[2]، سید مرتضی[3]، فاضل آبی[4].
2. قول به استحباب: علامه حلّی،[5] فیض کاشانی[6]، سبزواری[7] و اکثر متأخرین.
بررسی ادلّه
اجماع
مرحوم سید مرتضی به اجماع استدلال نموده است.[8] به نظر میرسد همانطور که بزرگانی همچون آیتالله شبیری زنجانی متذکر شدهاند، «اجماعاتی که در کلام قدما است، اجماعاتی بر کبریات مسأله است. این اجماعات را اجماع اجمالی بر نتایج میدانند و دعوای اجماع بر نتایج میکنند. یعنی میخواهند بگویند همه کسانی که آن کبریات کلی را قبول دارند علی نحو الاجمال این نتیجه را هم قبول دارند.»[9] از همین رو استدلال به این اجماعات مخدوش و ناتمام است.
آیات قرآن
سید مرتضی برای وجوب عقیقه به آیه 77 سوره حج استدلال میکند که میفرماید:
«وَ افْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ »
اما استدلال به این آیه نیز برای وجوب عقیقه ناتمام است.
روایات
منشأ اصلی اختلاف در اقوال بزرگان، به برداشت از روایات بازگشت دارد. از آنجا که در این باب روایات کثیرهای وارد شده است، بنابراین نیازی به بررسی سندی روایات نیست و در این مختصر نیز از از این مسأله چشمپوشی میکنیم.
به صورت کلّی در این مسأله با پنج دسته از روایات روبرو هستیم:
الف) روایات عقیقه در کنار امور مستحبی
برای نمونه در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده است:
وَ فِي الْخِصَالِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْأَعْمَشِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع فِي حَدِيثِ شَرَائِعِ الدِّينِ قَالَ: وَ الْعَقِيقَةُ لِلْوَلَدِ الذَّكَرِ وَ الْأُنْثَى يَوْمَ السَّابِعِ- وَ يُسَمَّى الْوَلَدُ يَوْمَ السَّابِعِ- وَ يُحْلَقُ رَأْسُهُ وَ يُتَصَدَّقُ بِوَزْنِ شَعْرِهِ ذَهَباً أَوْ فِضَّةً.[10]
یا در روایت دیگری ازعبدالله بن سنان میخوانیم:
حُمَيْدُ بْنُ زِيَادٍ عَنِ ابْنِ سَمَاعَةَ عَنِ ابْنِ جَبَلَةَ وَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ أَبِي حَمَّادٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: عُقَّ عَنْهُ وَ احْلِقْ رَأْسَهُ يَوْمَ السَّابِعِ وَ تَصَدَّقْ بِوَزْنِ شَعْرِهِ فِضَّةً.[11]
صاحب حدائق، ذکر عقیقه در کنار مواردی دیگری را که به روشنی از مستحبات هستند، موجب حصول ظن غالب بر استحبابی بودن عقیقه دانسته[12] و صاحب جواهر، اقتران به موارد استحبابی را بهترین قرنیه بر استحباب عقیقه میداند.[13] اما به نظر میرسد، از نگاه اصولی و با چشم پوشی از بحث در روایات مذکور در باب عقیقه، صرف این اقتران موجب قرینیت بر استحباب نبوده و نمیتوان صرفا با تکیه بر کنار هم ذکر شدن عقیقه و دیگر مستحبات، حکم به استحباب قطعی عقیقه نمود.
البته باید این نکته را در نظر داشت که در این گروه از روایات، امر به «عقیقه در روز هفتم» تعلّق گرفته است و عقیقه در روز هفتم قطعا مستحب است. در اینجا امر به طبیعی و یا جنس عقیقه نشده است تا حکم اصل عقیقه مشخص شود. بنابراین این روایات در مورد حکم اصل عقیقه ساکت هستند و فقط ناظر به حکم استحبابی عقیقه در روز هفتم میباشند.
[1] . این مقاله بر اساس دروس خارج نکاح آیتالله شبیری زنجانی حفظه الله، ج 25، ص 7898 الی 7911 تنظیم شده است.
[2] . به نقل از مختلف الشیعة فی احکام الشریعة، علامه حلّی، ج7، ص 303
[3] . الانتصار مما انفردت به الامامیة، ص 406
[4] . كشف الرموز في شرح مختصر النافع؛ ج2، ص: 198
[5] . مختلف الشیعة فی احکام الشریعة، ج7، ص 303
[6] . مفاتیح الشرائع، ج2، ص 367
[7] . کفایة الاحکام، ج 2، ص 285
[8] . الانتصار مما انفردت به الامامیة، ص 406
[9] . خارج نکاح آیتالله شبیری زنجانی حفظه الله، ج 25، ص 7898
[10] . وسائل الشيعة؛ ج21، ص: 410
[11] . الكافي (ط - الإسلامية)؛ ج6، ص: 27
[12] . الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة؛ ج25، ص 59 : عد العقيقة في قرن تلك الأمور المتفق على استحبابها في الأخبار التي تقدمت في سنن اليوم السابع فإنه مما يثمر الظن الغالب بكونها مثلها.
[13] . جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام؛ ج31، ص 267: و الأمر بها في جملة من السنن المعلوم ندبها أوضح قرينة على كونه فيها أيضا كذلك.