از امام صادق علیه السلام دو روایت درباره نقل شده که راوی از حکم نماز کسی که از کوفه به قادسیه مسافرت کرده است را سوال می کند، حضرت با اینکه مسافت را می داند، در یک روایت از مسافت کوفه تا قادسیه سوال کرده و در جواب فرموده نماز را شکسته بخوان، و در روایت دیگر فرموده نماز را تمام بخوان. در این نوشتار بعد از ذکر روایات و تبیین آنها درصدد توجیه این تهافت هستیم.
روایت اول روایت عبدالرحمن بن الحجاج عن أبی عبدالله ع است، قال: سَأَلْتُهُ عَنِ التَّقْصِيرِ فِي الصَّلَاةِ فَقُلْتُ لَهُ إِنَّ لِي ضَيْعَةً قَرِيبَةً مِنَ الْكُوفَةِ وَ هِيَ بِمَنْزِلَةِ الْقَادِسِيَّةِ مِنَ الْكُوفَةِ- فَرُبَّمَا عَرَضَتْ لِيَ الْحَاجَةُ أَنْتَفِعُ بِهَا أَوْ يَضُرُّنِي الْقُعُودُ عَنْهَا فِي رَمَضَانَ- فَأَكْرَهُ الْخُرُوجَ إِلَيْهَا لِأَنِّي لَا أَدْرِي أَصُومُ أَوْ أُفْطِرُ فَقَالَ لِي فَاخْرُجْ وَ أَتِمَّ الصَّلَاةَ وَ صُمْ فَإِنِّي قَدْ رَأَيْتُ الْقَادِسِيَّةَ.[1]
راوی به حضرت عرض می کند که ضیعهای نزدیک کوفه دارد که فاصلهاش تا کوفه به منزله فاصله قادسیه تا کوفه است، گاهی حاجتی برای من پیدا می شود که برای جلب نفعی یا دفع ضرری به آنجا بروم، ولی ماه رمضان است، نمی دانم اگر بروم روزهام خراب می شود یا نه، لذا نمی روم، حضرت فرمود من خودم قادسیه را دیدهام، فاصلهاش به حد مسافت شرعی نیست، لذا برو و روزهات را بگیر و نمازت را تمام بخوان.
روایت دوم روایت عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ از است، قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْقَادِسِيَّةِ أَخْرُجُ إِلَيْهَا أُتِمُّ أَمْ أُقَصِّرُ قَالَ وَ كَمْ هِيَ قُلْتُ هِيَ الَّتِي رَأَيْتَ قَالَ قَصِّرْ.[2]
راوی از حضرت سؤال می کند که به قادسیه می روم آیا نمازم را تمام بخواهم یا شکسته؟ حضرت می پرسد مسافتش چقدر است، راوی می گوید همان است که دیدید، حضرت می فرماید شکسته بخوان.
ظاهر این است که عبدالله بن بکیر کوفی بوده است، خصوصا که به کوفی بودن پدرش هم در منابع رجالی تصریح شده است[3]؛ لذا محل احتیاجش کوفه بوده و اگر جایی غیر از آن بوده باشد باید ذکر می کرد، نه اینکه بگوید از مکانی از امکنه به طرف قادسیه خارج می شوم.
ظاهر هر دو روایت هم این است که حضرت قادسیه را دیده بوده، چطور در یک روایت حکم به قصر کرده و در یک روایت حکم به تمام؟
در حل این تهافت می توان گفت که حضرت صادق ع زمان امامتش 34 سال بوده است، از سنه 114 تا 148، شهر کوفه مانند بسیاری از شهرهای دیگر در حال توسعه بوده است، اهل کوفه صاحب اولاد می شدند و جمعیتشان رو به افزایش بوده، مردم زمین می خریدند و باغ درست می کردند، لذا طبیعی است که در مدت 34 سال تغییر کند و وسیعتر شود.
با توجه به این مطلب می گوییم روایت دوم مربوط به اوائل امامت حضرت است، وقتی راوی در جواب حضرت می گوید فاصله همان مقدار است که خودتان دیدید، خواسته بگوید فاصله همان مقدار است که سابقا دیدید و تفاوتی نکرده است، اما روایت دوم که حضرت فرموده تمام بخواند مربوط به اواخر عمر حضرت است که 34 سال گذشته است و کوفه و قادسیه توسعه پیدا کردند و مسافت کمتر از هشت فرسخ شده است. [4]
[1] وسائل الشيعة، ج8، ص: 493
[2] وسائل الشيعة، ج8، ص: 458
[3] رجال الشيخ الطوسي - الأبواب، ص: 127
[4] برگرفته از سلسله جلسات عصر آیت الله العظمی شبیری زنجانی -دامت برکاته-