وجه ذکر قید «من النساء» در آیه 22 سورۀ نساء

 

در آیه شریفه «وَ لاَ تَنْكِحُوا مَا نَكَحَ آبَاؤُكُمْ مِنَ النِّسَاءِ»[1]، قید «من النساء» قطعا جنبه احترازی ندارد؛ چون اولاً تعبیر «نکح من» برای عقد استعمال می شود نه وقاع و در اینجا عقد بر رجال معنا ندارد. و ثانیاً به معنای وقاع هم باشد روشن است نمی خواهد بگوید وقاع با مردانی که پدرانتان با آنان وقاع کرده‌اند جایز است. در این نوشتار درصدد بیان فایدۀ ذکر این قید هستیم.

گاهی قید برای تعمیم ذکر می شود؛ برای مثال در «وَ اعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ...»[2]، قید «من شیء» برای بیان این مطلب است که «ما غنمتم» نصابی ندارد و همین که شیء صدق کند کافی است. در آیۀ شریفۀ «لاتنکحوا...» هم قید مذکور به جهت بیان تعمیم است که این تعمیم می‌تواند حیث‌های متعددی داشته باشد که در ادامه بیان آنها می‌آید.

الف) چون تحریم این محرمات به مناط قرب است نه مؤاخذه، خیال می‌شود آیه ناظر به زنانی مثل دختر عموست که قدری به انسان نزدیک هستند و پدر با آنان ازدواج کرده است. آیه می‌گوید فرقی بین زنان دور و نزدیک نیست؛ ولو زن پدر غریبه هم باشد و دور دور هم باشد، همین که نساء بر آن صدق کند، ازدواج با او حرام است.

ب) در جایی که پدر با دختر یک یا دو یا سه ساله ازدواج کرده است و پدر از دنیا رفته است، ممکن است گفته شود این ازدواج به حساب نمی‌آید، ولی آیه در مقام تعمیم می‎گوید ازدواج  با این مورد هم جایز نیست.

ج) ازدواج حر با أمه دون شأن احرار بوده است؛ چون بین آنان کفویت عرفیه نبوده است. علاوه بر اینکه شرعاً هم تضییقاتی برای ازدواج احرار با أمه وجود داشته است. لذا به ندرت اتفاق می افتاده که حری با امه‌ای ازدواج کند، و همین ندرت ممکن است منشأ شود که اگر شارع فقط به «وَ لاَ تَنْكِحُوا مَا نَكَحَ آبَاؤُكُمْ» بسنده کند، خیال شود، ازدواج با أمه‌ای که زن پدر بوده است به‌خاطر ندرتش اشکال نداشته باشد. شارع با قید «من النساء»، آن را هم شامل دانسته است.

د) اگر قید «من النساء» ذکر نشود، شاید تخیل شود مراد از ما نکح فقط مادران شخص می باشد؛ لذا با این قید خواسته بگوید ولو ما نکح، مادران شما هم نباشند ازدواج با آنان حرام است. البته این احتمال به قرینه آیه بعد که فرموده: «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ»[3] ضعیف است.

نکتۀ حائز اهمیت اینکه با توجه به آنچه در مقدمه بیان شد -که «نکح من» در موارد عقد نکاح استعمال می‎شود نه وقاع-، حرمت ازدواج با کنیزهایی که پدر بدون عقد نکاح آنان را وطی کرده است ثابت نمی‎شود. [4]

 

[1] نساء: 22.

[2] انفال: 41.

[3] نساء: 23.

[4] برگرفته شده از سلسله جلسات حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی-دامت برکاته-

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه سازی