تبیین روایتی از عمار ساباطی

عمار ساباطی از راویان معروف است که از فقهای برجسته فطحیه محسوب می شود، ولکن به جهت اینکه از اهالی مدائن بوده و زبان اصلی او فارسی بوده، روایاتش دچار اضطراب است و فهم آنها نیازمند دقت بالا و احاطه بر مبانی فقیهان و مجموعه روایات است. از جمله روایاتی که دچار اضطراب است، روایتی است که در بحث نکاح با خالۀ رضاعی وارد شده است، دو تعبیر در این روایت نیاز به تبیین دارد، یکی تعبیر «مِنِ امْرَأَةٍ وَاحِدَةٍ» و دیگری تعبیر «فَحْلُهَا»؛ در این نوشتار بعد از بیان روایت و مفاد آن و مشکل این دو تعبیر، درصدد حل آن هستیم.

مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ- عَنْ غُلَامٍ رَضَعَ مِنِ امْرَأَةٍ أَ يَحِلُّ لَهُ أَنْ يَتَزَوَّجَ أُخْتَهَا لِأَبِيهَا مِنَ الرَّضَاعِ قَالَ فَقَالَ لَا فَقَدْ رَضَعَا جَمِيعاً مِنْ لَبَنِ فَحْلٍ وَاحِدٍ مِنِ امْرَأَةٍ وَاحِدَةٍ قَالَ فَيَتَزَوَّجُ أُخْتَهَا لِأُمِّهَا مِنَ الرَّضَاعَةِ قَالَ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِذَلِكَ إِنَّ أُخْتَهَا الَّتِي لَمْ تُرْضِعْهُ كَانَ فَحْلُهَا غَيْرَ فَحْلِ الَّتِي أَرْضَعَتِ الْغُلَامَ فَاخْتَلَفَ الْفَحْلَانِ فَلَا بَأْسَ.[1]

عمار ساباطی از امام صادق ع درباره غلامی که در طفولیت از زنی شیر خورده سوال می کند که آیا می تواند با خواهر رضاعی پدری این زن ازدواج کند؟ حضرت می فرماید خیر، چون ارتضاع آن دو زن از شیر یک شوهر از یک زن بوده است، دوباره عمار سوال می کند که آیا این غلام می تواند با خواهر رضاعی مادری این زن ازدواج کند؟ حضرت می فرماید اشکالی ندارد، زیرا خواهر آن زن که به این غلام شیر نداده است، شوهرش غیر از شوهر زنی که به غلام شیر داده است، شوهر این دو مختلف هستند؛ لذا اشکالی ندارد.

برای نشر حرمت بین غلام و خاله رضاعی پدری، همین که مادر غلام با خاله او در پدر مشترک باشند کفایت می کند ولو یکی از خواهرها از یک مادر شیر خورده باشد و خواهر دیگری از مادری دیگر، از این‌رو این سوال به ذهن خطور می کند که ذکر قید «مِنِ امْرَأَةٍ وَاحِدَةٍ» چه وجهی دارد؟

حلّ این عبارت بدین صورت است که یکی از شروط تحقق رضاع این است همه نصاب معتبر اعم از 15 مرتبه شیر یا یک شبانه­روز باید توسطه یک زن باشد؛ لذا اگر مردی دو زن داشته باشد، یک مقدارش را یکی از زنها داده باشد و یک مقدارش را زن دیگر، نشر حرمت حاصل نمی­شود، حتی فرزند رضاعی پدر هم به شمار نمی رود، با اینکه صاحب لبن یکی است.

مشکل دیگری که در این روایت است تعبیر «فَحْلُهَا» است که ظاهرش می گوید شوهر خاله با شوهر مادر یکی نیستند؛ لذا نشر حرمت بین غلام و خاله رضاعی مادری حاصل نمی شود، در حالی‌که اتحاد و تعدد شوهر مادر با شوهر خاله هیچ دخالتی در نشر و عدم نشر حرمت ندارد.

حل این مشکل هم به این بیان است که عمار می خواهد بگوید که شرط اینکه مادر غلام و خاله غلام بخواهند خواهر رضاعی باشند صرف اشتراکشان در مادر کفایت نمی کند؛ بلکه باید در پدر هم مشترک باشند، لذا مراد از اضافه فحل به خاله، این است که مادر این خواهرها دو شوهر داشته است که یکی از آنان در حباله نکاح یک شوهر به مادر غلام شیر داده و در حباله نکاح شوهر دیگر به خاله شیر داده است، لذا چون فحل مادر این دو خواهر مختلف هستند، این رضاع اثری ندارد و نشر حرمت نمی کند.[2]

 

[1] الكافي (ط - الإسلامية)، ج‌5، ص442.

[2] برگرفته از سلسله جلسات عصر آیت الله العظمی شبیری زنجانی-حفظه الله-

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه سازی