شمول یک روایت نسبت به متعارضین

از جمله روایاتی که شاید گفته شود مربوط به باب تعارض است، روایت «إِذَا سَمِعْتَ مِنْ أَصْحَابِكَ الْحَدِيثَ وَ كُلُّهُمْ ثِقَةٌ فَمُوَسَّعٌ عَلَيْكَ حَتَّى تَرَى الْقَائِمَ فَتَرُدَّهُ عَلَيْهِ»‌[1]است، به این بیان که اگر احادیث رسیده از ثقات با یکدیگر تعارض کرد مردم مخیرند به هر کدام از آنها عمل کنند تا امام را ملاقات کنند و حکم را از او بپرسند. آقای خوئی بر این عقیده است که این روایت مربوط به حجیت خبر ثقه است.[2] در این نوشتار درصدد بررسی ارتباط این روایت به باب تعارض هستیم.

اولین قرینه که به مجرد ملاحظه روایت به ذهن خطور می کند که مربوط به باب تعارض است، تعبیر «فموسع علیک» است، بدین بیان که دست شما باز است و می توانید به هر کدام از آنها عمل کنید. و لکن این قرینه ناتمام است؛ چه اینکه شاید توسعه از جهت فحص و ملاقات با امام باشد، یعنی نیاز به فحص و ملاقات امام نیست، بلکه قبل از فحص هم می توان به روایت عمل کرد و لازم نیست صبر کنید تا وقتی امام را ملاقات کنید.

عمده شاهد که شاید بدان استدلال شود بر اینکه روایت مربوط به باب تعارض است، ظاهر روایت است، بدین بیان که اگر همه اصحاب یک حدیث را بگویند و همه هم از ثقات باشند جای شک نیست تا حضرت بفرماید بعدا از امام سوال کنید، لذا ظاهر حدیث مربوط به جایی است که اصحاب با یکدیگر اختلاف دارند، یعنی اصحاب با اینکه ثقه هستند روایاتی مخالف هم نقل کرده‌اند.

این شاهد هم به نظر ناتمام است؛ زیرا چه‌بسا صدور روایتی مسلم باشد، ولی جهت صدور آن مشکوک باشد؛ لذا همین مسئله موجب شبهه و سوال شده که آیا اگر حدیثی را همه اصحاب ثقات نقل کرده باشند و احتمال تقیه‌ای بودن آن داده شود، عمل به آن جایز است یا خیر؟ حضرت می فرماید عمل به آن جایز است تا زمانی که امام را ملاقات کنید و از او سوال کنید. بنابراین ظاهر ابتدایی روایت این است که همه یک حرف را می زنند، نه اینکه متعارض حرف می زنند، منتهی چون از ناحیه صدور مشکوک است، از امام حکم مسئله را پرسیدند، مخصوصا که در فراز «إِذَا سَمِعْتَ مِنْ أَصْحَابِكَ الْحَدِيثَ»، کلمه حدیث به صورت مفرد استعمال شده، نه الاحادیث.[3]

حق این است که اختصاص روایت نه به صورت فرض تعارض صحیح است و نه به خصوص فرض تقیه بودن روایت؛ زیرا ظاهر روایت این است که حدیثی از اصحاب ثقات به دست ما رسیده و به جهتی از جهات، مثل احتمال تقیه‌ای بودن، یا معارض داشتن، یا مخالفتش با ارتکاز یا شهرت عملی بین اصحاب یا موافقتش با عامه نمی دانیم به آن عمل کنیم یا دست نگه داریم تا امام را ملاقات کنیم و حکم مسئله را از او سوال کنیم، حضرت می فرماید نیاز نیست منتظر بمانید تا ما امام را ملاقات کنید، مجاز هستید عمل کنید، وقتی امام را دیدید از او سوال کنید. بنابراین روایت مطلق است و صورت تعارض را نیز شامل است.

 

--------

[1] الاحتجاج، ج‌2، ص: 357.

[2] مصباح الأصول (مباحث حجج و امارات- مكتبة الداوري)، ج2، ص424.

[3] برگرفته از سلسله جلسات عصر حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی-دامت برکاته-.

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه سازی