کسی که مفطریت چیزی را نداند، مثلا نمی داند ارتماس مفطر است و قصد ترک آن را نکند، چنانچه به صورت اجمالی قصد امساک از همه مفطرات را داشته باشد و در خارج ارتماس را مرتکب نشود، طبق نظر همه روزهاش صحیح است، منتهی مرحوم سید صحت را مقید کرده به اینکه شخص در نیت خودش، امساک از غیر از ارتماس را لحاظ نکرده باشد، یعنی اگر امساک از همه مفطرات غیر ارتماس را نیت کرده باشد روزه او باطل است، ولو اینکه در خارج مرتکب ارتماس نشود. سوالی که در این فرع ذهن را درگیر می کند چگونگی جمع بین صدر و ذیل کلام سید است؛ چه اینکه در صدر مقسم را نیت اجمالی امساک از همه مفطرات بیان کرده بود و در ذیل یکی از اقسام را نیت امساک از غیر ارتماس را قرار داده است. در این نوشتار درصدد توجیهی برای رفع تهافت از کلام مرحوم سید هستیم.
مرحوم سید در مسئله چهارم کتاب صوم فرموده است که اگر کسی نیت امساک از همه مفطرات را کند، ولی خیال می کند که ارتماس جزو مفطرات نیست و قهرا ترک آن را به عنوان صومی قصد نمی کند، اگر آن را در روز مرتکب شود روزهاش باطل است. و همچنین اگر آن را مرتکب نشود ولی در نیتی که کرده امساک از ماعدای آن را کرده باشد روزهاش باطل است، و چنانچه چنین لحاظی را نکرده باشد روزهاش بنابر اقوی صحیح است.[1]
ظاهر کلام مرحوم سید این است که مقسم سه قسمی که بیان کرده، جایی است که شخص قصد اجمالی اجتناب از جمیع مفطرات را دارد. در حالیکه با وجود چنین مقسمی دو قسم بیشتر قابل تصور نیست؛ قسم اول این است که قصد اجمالی از جمیع مفطرات را دارد و ارتماس که یکی از مفطرات است را مرتکب شده است. و قسم دو عبارت از این است که قصد اجمالی از جمیع مفطرات را دارد و ارتماس را هم که خیال می کرده مفطر نیست، به داوعی غیرصومی ترک کرده است.
اشکال این است که این قسم دوم دو صورت ندارد که مرحوم سید دو صورت ذکر کرده است، چون معنای قصد اجمالی امساک از جمیع مفطرات و عدم امساک صومی از ارتماس این است که در واقع نُه چیز از ده چیز که در صوم معتبر است را قصد کرده است، یعنی امساک صومی عما عداه را قصد کرده است، پس اینکه یک مرتبه می گوید: «لاحَظَ في نیته الامساک»، و یک مرتبه می گوید: «إن لم يلاحظ ذلك»، صحیح نیست.
هیچ یک از محشین به این تهافت ظاهری در کلام سید حاشیه نزدهاند[2]، بلکه محقق خویی برداشت اشتباهی از آن داشته و صورتی را ذکر کرده که از مقسم (قصد اجمالی به اجتناب از جمیع مفطرات) خارج است، فرموده: آن که علی الاقوی صحیح است دو صورت دارد، یک مرتبه قصد اجمالی دارد و یک مرتبه ندارد.[3]
در توجیه کلام مرحوم سید می توان گفت که یکی از چیزهایی که احیانا منشأ آثار است، نیت به معنای انشاست، که آن غیر از نیت به معنای اراده است. غیر از اراده، نفس انشا هم دخالت دارد. انسان گاهی اجمالا قصد دارد؛ یک انشای اجمالی دارد و یک اراده منبعث از آن امر اجمالی. گاهی هم از نظر تفصیل، انشایی بر خلاف آن قصد اجمالی دارد، گاهی هم انشای او خارجی نیست ولو علم دارد، بین علم و انشا تفاوت است، مثل تردید در نیت و تردید در منوی که شخص نمی داند روزهای که می خواهد بگیرد، صوم رمضان است یا صوم شعبان، منتهی مُنشأ هر یک با دیگری فرق دارد.
در اینجا ممکن است کسی نیت داشته باشد که از جمیع مفطرات اجتناب کند و حتی آن را هم انشا کند، ولی در خارج خیال می کرده ارتماس جزو مفطرات نیست؛ این خدشهای به روزه او نمی زند، یعنی عقیدهاش به اینکه روزهاش نّه جزئی است نه ده جزئی، خدشهای به روزه او نمی زند، اما اگرهمین شخص انشای خارجی بر خلاف کند که صوم من نُه جزئی باشد، چنانکه از برخی روایات[4] استفاده می شود، انشای برخلاف، مَنشأ آثار است و این روزه را باطل می کند.
------
[1]. العروة الوثقى (للسيد اليزدي)، ج2، ص: 169 و 170.
[2]. العروة الوثقى (المحشى)، ج3، ص: 529.
[3]. هذا إذا اندرج ذلك المفطر فيما نواه و إلّا بطل على الأقوى(العروة الوثقى (المحشى)، ج3، ص: 529).
[4]. ر. ک: تهذيب الأحكام، ج4، ص: 182.