اختصاص وضع تعیینی و تعینی به اجزا دون شرائط

در وضع الفاظ برای صحیح و اعم بین صحیحی‌ها و اعمی‌ها اختلاف است. دستۀ اول معتقدند الفاظ برای صحیح وضع شده‌اند و استعمال آنها در فاسد مجاز است و دستۀ دوم معتقدند برای اعم از صحیح و فاسد وضع شده‌اند؛ لذا استعمالشان در فاسد به نحو حقیقت است. این نوشتار درصدد ارائۀ تفصیلی است که عرف نه تنها ابایی از پذیرش آن ندارد، بلکه موافق طبع اولی او نیز هست. تفصیلی که ارائه می شود در حقیقت جمع بین دو تفصیل است که التزام به هریک از آنها به تنهایی نیز بعدی ندارد.[1]

تفصیل اول: الفاظ به وضع تخصیصی(تعیینی) برای صحیح وضع شده‌اند، منتهی در اثر کثرت استعمال به وضع تخصصی(تعینی) توسعه پیدا کرده‌اند و برای فاسد نیز وضع شده‌اند. برای تقریب این تفصیل می توان از این تمثیل بهره برد که مخترع کوزه، ابتدا چیزی درست کرده است که دسته و خصوصیات خاصی داشته و لفظ کوزه را به نحو وضع تخصیصی بر آن می گذارد؛ با مرور زمان، شاهدیم وقتی مقداری از کوزه ساییده می شود و حتی وقتی دستۀ آن ترک بر می دارد یا شکسته می شود هم به آن کوزه اطلاق می کند، به این صورت به تدریج، مفهوم کوزه توسعه پیدا می کند و مصادیق ناقص آن هم کوزه محسوب می شود. یعنی در اثر کثرت استعمال به وضع تخصیصی کوزه برای ناقص آن هم وضع می شود، گرچه شاید استعمال کوزه در اوائل بر ناقص مسامحه‌ای باشد، ولی به مرور زمان با کثرت استعمال، از مسامحه‌ای بودن خارج می شود و به صورت جدی استعمال می شود و بالوجدان شاهدیم که مثل استعمال حیوان مفترس در رجل شجاع نیست.

تفصیل دوم: الفاظ به وضع تخصیصی برای اجزاء وضع شده‌اند و به وضع تخصصی برای اعم از اجزاء و شرایط وضع شده‌اند؛ به این معنا که هیچ کدام از شرایط در وضع تخصیصی دخالت ندارند. برای مثال شارع که مخترع نماز است، می گوید نماز با الله اکبر شروع می شود و به ترتیب چنین اجزایی دارد تا می رسد به تسلیم، منتهی می گوید گرچه اصل نماز این اجزاست، ولی اگر این نماز بخواهد مطلوب واقع شود شرایطی دارد، مثلاً رو به قبله باشد، همراه با طهارت باشد و... . به عبارت دیگر، طبق این تفصیل نسبت به أجزا صحیحی می شویم و نسبت به شرایط اعمی، وضع نسبت به اجزا تخصیصی می شود و نسبت به شرایط تخصصی.

تفصیل سوم: وضع تخصیصی و تخصصی هر دو نسبت به اجزا است، به همان بیانی که در تفصیل اول گذشت، منتهی شرایط دخالتی در اصل وضع ندارند، بلکه دخالت در مطلوبیت دارند. توضیح اینکه نماز در همان ابتدا به نحو تخصیص برای تام الاجزا وضع شده است، گرچه فاقد شرایط باشد، شرایط فقط دخالت در مطلوبیت داشته، نه اینکه در صدق اسم دخالت داشته باشد. بعد در اثر کثرت استعمال در نمازی که برخی از اجزا را نداشته است به نحو وضع تخصصی وضع شده است.

 ----

[1]. برگرفته از جلسه دوم سال 1389 از سلسله جلسات عصر آیت الله العظمی شبیری زنجانی(حفظه الله).

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه سازی