جواز اعتدا در سبّ

قریب به اتفاق فقها برای استدلال به جواز مقابله به مثل در قصاص به آیه «فَمَنِ اعْتَدى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَيْكُمْ»[1] استدلال کرده‌اند. گرچه در کلمات متأخرین ملاحظه می‌شود که برای ضمان مثلی هم خواسته‌اند بدان استدلال کنند، ولی آنچه در این نوشتار درصدد هستیم بررسی استدلال به آن برای جواز مقابله سبّ با سبّ است. [2]

اعتداهایی که در حق شخص صورت می گیرد دو گونه است:

یا از اموری است که قبح آنها ذاتی است، یعنی قبح آنها در هیچ حالتی از بین نمی رود، مانند لواط و زنا، در این صورت مقابله به مثل در آنها جایز نیست، یعنی جایز نیست کسی که به او لواط شده است برای مقابله با لاطی، با او لواط کند یا کسی که به همسرش زنا شده با همسر زانی زنا کند.

یا از اموری است که قبح ذاتی ندارند و شارع فقط بخاطر حرمتی که برای دیگران لحاظ کرده، از آنها منع کرده است، مانند قتل یا قطع عضو که اگر کسی به ناحق کسی را کشت یا عضوی از بدنش را مثلا قطع کرد، قاتل و قاطع حرمتی نسبت به صاحب دم و صاحب عضو ندارند، و آنان بر قتل و قطع عضو ولایت خواهد داشت.

بنابراین باید بررسی کرد که سبّ از کدام مقوله است. آیا از دسته اول است که قبح ذاتی داشته باشد و به هیج وجه جایز نباشد، بدین بیان که شارع نمی خواهد دهان مؤمن به سبّ آلوده شود یا از دسته دوم است که به جهت رعایت حرمت دیگران ممنوع شده است.

از برخی آیات و روایات استفاده می شود که سبّ، جزو دسته دوم است که در ذیل به برخی از این آیات و روایت اشاره می شود.

آیه نهی از سبّ آله مشرکین: «وَ لا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ فَيَسُبُّوا اللّٰهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ»[3]

در این آیه شریفه خداوند متعال، نهی از سبّ آلهه مشرکین را معلل کرده به اینکه آنها مقابله به مثل می کنند و خدای شما سبّ می کنند. لذا اگر مؤمنین از این جهت ایمن باشند سباب آلهه مشرکین محذوری ندارد.

روایت أبی بصیر: «سِبَابُ الْمُؤْمِنِ فُسُوقٌ»[4]

از اینکه روایت گفته سباب المومن فسوق و مطلق سباب را  نگفته می توان استظهار کرد که اگر مسبوب مومن باشد سبش جایز نیست، ولی اگر کافر باشد اشکال ندارد، یعنی بخاطر حرمتی است که مومن دارد و چون کافر این حرمت را ندارد سبش جایز است.

صحیحه أبی بصیر: «لَا تَسُبُّوا النَّاسَ فَتَكْتَسِبُوا الْعَدَاوَةَ بَيْنَهُمْ»[5]

اگر مراد از «الناس» در این روایت اهل تسنن باشند، مراد این است که آنان را سب نکنید تا ایجاد دشمنی نشود، لذا اگر دشمنی حاصل نشود سب اشکالی ندارد.

و اگر مراد از «الناس» جنس مردم باشد، دلالتش فراتر از قبل می شود که نهی از سبّ مطلقا به جهت ارشاد به این نکته است که موجب دشمنی و دردسر می شود.

در هر صورت قدرمتیقن از این ادله  این است که سبّ، منع ذاتی ندارد، لذا در موارد مقابله به مثل، ظاهرا سب اشکالی ندارد؛ چون طرف مقابل با سبّ، حرمت خود را نسبت به مسبوب زائل کرده است و مسبوب می تواند او را سب کند.

 ---

 

[1]  بقره: 194.

[2]. برگرفته از جلسه 136، سال 1391 آیت الله شبیری زنجانی-حفظه الله- از سلسه جلسات عصر.

[3] انعام: 108.

[4] الكافي (ط - الإسلامية)؛ ج‌2، ص: 360.

[5] همان.

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه سازی