درباره حفظ پوشش در مقابل کودکان غیر بالغ در قرآن کریم دو آیه وجود دارد كه در نگاه ابتدایی ميان آنها نوعي تعارض ديده ميشود؛ يكي آيه شريفه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنْكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَ الَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْكُمْ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلاَةِ الْفَجْرِ وَ حِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُمْ مِنَ الظَّهِيرَةِ وَ مِنْ بَعْدِ صَلاَةِ الْعِشَاءِ ثَلاَثُ عَوْرَاتٍ لَكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَ لاَ عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُمْ بَعْضُكُمْ عَلَى بَعْضٍ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ»[1] که براي كودكان نابالغ تنها در سه وقت استيذان را واجب فرموده و در غير اين سه وقت، ورود بدون اذن اطفال را تجويز كرده است و دیگری آيه «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لاَ يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَ لاَ يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ.... أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ الایة»[2] كه به زنان اجازه داده در برابر برخي اطفال زینتهای خود را آشکار کنند که از مفهوم آن استفاده میشود آشکار کردن زینت در برابر همه اطفال جايز نيست.
سؤالی که به ذهن خطور میکند این است كه چگونه آيه دوم تنها در برابر برخي اطفال اجازه كشف داده است، ولي آيه اول بدون هیچ تفصيلي ورود غير بالغين را مطلقاً (در غير سه وقت) جایز دانسته و تستر را براي زنها در برابر مطلق اطفال واجب ندانسته است.[3]
برای رفع تهافت در این دو آیه شریفه چندين راه جمع مطرح شده كه در ذيل مورد بررسي قرار ميگيرد.
جمع اول: کنایی بودن ﴿لم يظهروا علي عورات النساء﴾ از عدم بلوغ
صاحب جواهر فرموده که مراد از ﴿لم يظهروا علي عورات النساء﴾ عدم قدرت بر وطي ميباشد.[4] به بيان ديگر: اين تعبير در آيه شريفه كنايه از عدم بلوغ است؛ زیرا به طور متعارف هر انسانی از هنگام بلوغ از شهوت و امور جنسی برخوردار میشود؛ لذا قيد مزبور براي «الطفل» توضيحي است نه احترازي. طفل، با اینکه مفهومی روشن دارد که بر بالغ صادق نیست، از این جهت به این قید غالبي مقید شده است تا اشاره به حکمت جعل حکم شده باشد، همانطور که نوعاً در هنگام تقیید به قیود غالبی، اشاره به حكمت مدّ نظر است. مثلاً در آيه شريفه ﴿حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ وَ بَنَاتُكُمْ وَ أَخَوَاتُكُمْ ... وَ رَبَائِبُكُمُ اللاَّتِي فِي حُجُورِكُمْ الایة﴾[5]، قيد (اللاَّتِي فِي حُجُورِكُمْ الایة﴾ براي «ربائب» توضيحي و غالبي است كه به حكمت جعل محرميت ربيبه، یعنی شبیه اولاد مرد شدن اشاره دارد. از اين رو، حکم ربائب را مانند حکم اولاد انسان يكسان دانسته است.
در اينجا هم تعبير ﴿لم يظهروا علي عورات النساء﴾ به جاي تعابيري چون بلوغ، احتلام و امثال آن از اين جهت است كه حكمت جواز ابداء زينت در برابر اطفال بيان شود، همچنانكه در فقره بعد يعني «التابعين غير اولي الاربة» نيز اين گونه است که صفت برای بیان حکمت جعل آورده شده است.
اشكال جمع اول
هیچ یک از تفاسير[6] معتبر آيه شريفه ﴿الذين لم يظهروا علي عورات النساء﴾ را كنايه از بلوغ نگرفتهاند و همگي اطفال را طبق اين آيه دو قسم نمودهاند: طفلي كه «يظهر علي عورات النساء» و طفلي كه «لايظهر». همچنین تستّر را در برابر قسم اول كه گاه آن را «مراهق» دانستهاند، واجب شمردهاند. در ميان فقهاي اماميه تا پيش از مرحوم صاحب جواهر قائلي يافت نمیشود كه با ایشان همنظر باشد. علاوه بر اینکه حمل آيه بر مفهوم كنايي بلوغ مشكل است؛ زيرا «لم يظهروا» يا به معناي «لم يطلّعوا» است يا «لم يقدروا» که بنابر هر دو احتمال اینگونه نیست که غالب غیربالغین قدرت تمییز عورت را از غیر عورت و قدرت بر جماع نداشته باشند و این قدرت از زمان بلوغ پدید آید.
جمع دوم: عدم ملازمه بین عدم وجوب استیذان و جواز کشف
عدم وجوب استيذان در غیر سه وقت مذکور در آیه با عدم وجوب تستّر زن ملازمه ندارد؛ لذا این آیه شریفه با آیه ابداء زینت که تستّر زنان در برابر اطفالي كه ﴿يظهروا علي عورات النساء﴾ هستند را واجب دانسته است منافاتي ندارند؛ زيرا گاه در هنگام تزاحم اهم و مهم، به حكم شارع مصالح مهم فداي مصالح اهم ميشود. مثلاً درباره نگاه كردن زنان به مردان، حتي به مواضعي مانند سر و گردن، برخي فقهاء قائل به حرمت هستند. در حالی که شارع هيچگاه مردان را از بیرون رفتن منع نکرده است؛ زيرا با توجه به نيازهاي زندگي، چنین منعی عملي نیست؛ بلكه شارع مقدس با كسر و انكسارِ مصالح، زن را از نگاه كردن بر حذر داشته و حتی به او امر استحبابی کرده از منزل بيرون نرود.
در بحث کنونی هم شارع جلوي تردّد بچههاي نابالغ را نگرفته و در غير سه وقت (كه مصلحت اهم[7] وجود دارد) استيذان را لازم ندانسته است، ولي از سوي ديگر اگر زن ببيند كه اطفال مصداق «يظهروا علي عورات النساء» هستند، مكلف به ستر و تحفّظ است.
موضوع در آيه استيذان به قرینه تعبير «طوّافون عليكم»، اطفال خود والدين ميباشند. يعني اولياء موظّفند كه در آن سه وقت مراقب باشند بچههاي خودشان بي اجازه وارد نشوند و موضوع در آيه دوم مربوط به غير محارم است؛ زيرا اين آيه موارد استثناء از حكم وجوب تستّر زن در برابر غير محارم را استقصا كرده که از جمله اين موارد را طفل غير مراهق برشمرده است. بنابراين از مفهوم آن استفاده ميشود كه حكم وجوب تستّر در برابر اطفال مراهق از غير محارم وجود دارد. بنابراين ميان مفهوم دو آيه هيچگونه ناسازگاري ديده نميشود.[8]
[1]. سوره نور، آیه58
[2]. سوره نور، آیه31
[3]. به قرینه مقابله و تناسب حکم و موضوع که در سه وقت اذن لازم است تا زنها تستر کنند، استفاده می شود که در غیر از این سه وقت تستر واجب نیست.
[4] بل لعل ذلك هو المراد من الظهور... جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ج29، ص: 83
[5] سوره نساء، آیه23
[6]. برای نمونه ر،ک: التبيان في تفسير القرآن، ج7، ص: 430. «صغار الذین لم یراهقوا فانّه یجوز ابداء الزینة لهم»، روض الجنان و روح الجنان في تفسيرالقرآن، ج14، ص: 127؛ «اطفالی كه ایشان بر عورت زنان مطلع نباشند و ندانند كه عورت چه باشد (اصلاً عورت و غیر عورت را تشخیص نمیدهند، سن خیلی پایین است یعنی غیر ممیز، پس عورت از غیرعورت تشخیص داده میشود، حق ندارد به ممیزین، آنكه عورت را میفهمد چیست، زن خودش را ارائه بدهد به او، و ندانند عورت چه باشد) از آنجا كه ایشان را شهوتی نباشد به زنان (اصلاً از معرض شهوت خارج باشند)»، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج7، ص: 218. «یرید به الصبیان الذین لم یعرفوا عورات النساء و لم یقضوا علیها لعدم شهوتهم و قیل لم یطیقوا مجامعة النساء فاذا بلغوا مبلغ الشهوة فحكمهم حكم الرجال»، تفسير جوامع الجامع، ج3، ص: 105؛« «و لَمْ يَظْهَرُوا» هو إمّا من ظهر على الشّيء: إذا اطّلع عليه، أي لايعرفون ما العورة و لايميّزون بينها و بين غيرها، و إمّا من ظهر على فلان: إذا قوى عليه، أي لم يبلغوا وقت القدرة على الوطء، لعدم شهوتهم»، فقه القرآن في شرح آيات الأحكام، ج2، ص: 129؛ «یعنی الصغار الذین لمیراهقوا فانه یجوز ابداء الزینة لهم اذا لمیطلعوا بعد علی الاستلذاذ و التمتع بهن و لمیروا العوراة عورات لصغرهم»، كنز العرفان في فقه القرآن، ج2، ص: 224؛ «لمیظهروا ای لم یطّلعوا علی العورة فیمیزون بینها و بین غیرها»، زبدة البيان في أحكام القرآن، ص: 547. «و الظاهر ان قیل لیس بجید و الیه اشار بقوله فاذا بلغوا مبلغ الشهوة»، تفسير الصافي، ج3، ص: 432؛«الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلى عَوْراتِ النِّساءِ لعدم تميّزهم من الظهور بمعنى الاطلاع او لعدم بلوغهم حدّ الشهوة من الظهور بمعنى الغلبة»، الأصفى في تفسيرالقرآن، ج2، ص: 844؛«الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلى عَوْراتِ النِّساءِ لعدم تمييزهم من الظّهور، بمعنى الاطّلاع، أو لعدم بلوغهم حدّ الشّهوة. من الظّهور، بمعنى الغلبة»، تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب، ج9، ص: 286؛«الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلى عَوْراتِ النِّساءِ لعدم تمييزهم. من الظّهور بمعنى الاطّلاع. أو: لعدم بلوغهم حدّ الشّهوة. من الظّهور بمعنى الغلبة» و مجمع البحرين، ج3، ص: 388؛«قوله: لَمْ يَظْهَرُوا عَلى عَوْراتِ النِّساءِ أي لم يبلغوا أن يطيقوا إتيانهن».
[7]. اینکه اطفال هر لحظه برای ورود و خروج خود اذن بگیرند حرجی است، لذا شارع «إذن» را منحصر در سه وقت کرده است.
[8]. برگرفته از درس 94 نکاح آیت الله شبیری زنجانی(دامت برکاته).