وجه عدم ذکر مواشی در یک روایت

متعلق زکات در اسلام برای بالغین عاقلین غلات اربعه، مواشی و نقدین است. روایتی در وجوب زکات بر صبی وارد شده که زکات در نقدین نفی شده و در غلات اثبات شده است و سخنی از مواشی نیامده است. آیا می توان از این روایت حکم زکات مواشی طفل را برداشت کرد؟ چرا در این روایت با وجود ذکر تمام اشیائی که متعلق زکات است، اشاره ای به مواشی نشده است؟، برای توجیه این روایت احتمالاتی می توان ارائه کرد که بعد از نقل حدیث، بیان خواهد. عَنْ زُرَارَةَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ وَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع...

ادامه مطلب...

نقد بر کلامی از محقق گلپایگانی

  مرحوم سید در مسئله‌ای که زنی دو نفر را وکیل کرده تا برای او شوهر پیدا کنند، یکی زید را عقد کرده و دیگری عمرو را، و معلوم نیست که کدام مقدم است، عدم معلومیت را دو قسم می کند؛ یک مرتبه احتمال تقارن در کار است که حکم به بطلان آن می کند، و یک مرتبه احتمال تقارن در کار نیست که تفصیل می دهد، اگر یکی معلوم التاریخ باشد حکم به صحت آن می کند، ولی اگر هر دو مجهول التاریخ باشند چهار احتمال در مسئله مطرح می کند.[1] برخی از محشین[2] بر مرحوم سید اشکال کردند که تفصیل مذکور در قسم دوم، در قسم اول که حکم به بطلان...

ادامه مطلب...

نقد کلام شیخ در ملازمۀ تلف مأخوذ معاطاتی با ملیکت آخذ و آن

مرحوم شیخ در بحث معاطات مکاسب – بنابر قول به حصول اباحه تصرف با معاطاه- فرموده که اگر جنس معاطاتی در نزد شخص تلف شود لازمه‌اش این است که به ملکیت او در آمده است.[1] تقریب کلام ایشان این است که آخذ معاطاتی اجماعاً هنگام تلف، ضامن مثل و قیمت نیست، و از طرفی علی الید اثبات ضمان آخذ به مثل یا قیمت را می کند، و برای اینکه دلیل «علی الید» تخصیص نخورده باشد حکم می کنیم که مأخوذ معاطاتی در ملک آخذ تلف شده، نه در ملک دافع؛ در نتیجه می گوید استصحاب اقتضا می کند که تا...

رابطه بین لاضرر و حدیث شفعه

برخی از متأخرین نسبت به حدیث عقبة بن خالد[1] درباره لاضرر، بر این عقیده هستند که قطعاتی که کنار هم آمده است از پیامبر یا امام صادق ع نیست، بلکه راوی به جهت شباهت آنها را کنار یکدیگر آورده است. شاهدی که بر این مدعا بیان شده است بی ربط بودن لا ضرر با اثبات حق الشفعه است در این روایت است که در این نوشته درصدد بررسی آن هستیم. [2] مرحوم آقای نائینی[3] و آقای خویی[4]، به علت وجود دو اشکال، اتصال فقره «لا ضرر» را به حدیث شفعه، انکار کرده اند. اول آنکه «لا ضرر» جمله سالبه است...

توجیه روایات دال بر جواز مکشوفة الرأس بودن زن در نماز

درباره جواز مکشوفه بودن سر زن مسلمان در نماز دو روایت وارد شده است که به جهت تعارض آن با ادله و اتفاق فقها باید آنها را توجیه کرد. مرحوم شیخ طوسی از این دو روایت جوابهایی داده است که برخی از آنها غیر عرفی به نظر می‌رسد، در ذیل به بررسی مفاد این دو حدیث و توجیه آن می‌پردازیم. روایت اول: وَ عَنْهُ عَنْ أَبِي عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي أَيُّوبَ الْمَكِّيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا بَأْسَ أَنْ تُصَلِّيَ الْمَرْأَةُ الْمُسْلِمَةُ وَ لَيْسَ عَلَى...