مقدمه
مهمترین دلیل برای اثبات احکام شرع، روایات أئمه معصومین (علهیم السلام) میباشد که در یک تقسیمبندی کلی به دو قسم خبر واحد و خبر متواتر تقسیم میشوند. نوشتار حاضر به تعریف، اقسام و شرائط تحقق خبر متواتر میپردازد.
تعریف و اقسام خبر متواتر
خبر متواتر خبری است که تعداد راویان آن به حدی رسیده که مفید قطع میباشد.
خبر متواتر دارای سه قسم میباشد:
تواتر لفظی: تواتر لفظی آن است که همه مخبرین، یک مطلب را نقل کنند، و لو الفاظ یا لغات آنان مختلف باشد؛ مثل اینکه برخی با الفاظ عربی، برخی با الفاظ فارسی و عدهای هم با الفاظ ترکی آن خبر را نقل کرده باشند.[1] یعنی ملاک این است که «مخبَر به» یکی باشد. همانند حادثه آتش سوزی و فرو ریختن ساختمان پلاسکو در تهران که و لو با الفاظ مختلف مثل فرو ریخت و خراب شد و همچنین لغات مختلف، منتقل شد ولی «مخبر به» در همه نقلها یکی بود.[2]
در این قسم همین تکرار نقل، باعث میشود که انسان به مطلب یقین پیدا کند؛ زیرا انسان یک مطلبی را دفعه اول که میشنود احتمال میدهد کذب باشد؛ اما با آمدن راوی دوم و ضمیمهشدن خبرش به خبر اول، احتمال کذببودن ضعیفتر میشود و این ضعیف شدن احتمال کذب، با إخبار مخبرهای بعدی، به تدریج ضعیف و ضعیفتر میشود تا به حدی که انسان یقین به عدم کذب پیدا میکند زیرا بر حسب معمول، اتفاق نمیافتد که این تعداد از مخبرین نسبت به یک خبر مرتکب کذب شوند.[3]
تواتر معنوی: تواتر معنوی آن است که همه مخبرین میخواهند یک مطلب را بیان کنند منتها هر کدام از مخبرین آن مطلب را با خصوصیتی بیان میکند که آن خصوصیتها در اصل مطلب دخالت ندارد. به بیان دیگر این افراد از دو چیز خبر دادهاند که نسبت به یکی توافق و نسبت به دیگری اختلاف دارند؛ مثلا شهادت حضرت سید الشهداء علیه السلام را افراد متعددی نقل میکنند و هر یک از آنان در نقل خود، خصوصیتی را ذکر میکند ولی اصل شهادت حضرت، مورد اتفاق همه مخبرین است. و یا مثلا عدهای در مقام خبر دادن از شجاعت زید، با جریانات متفاوت، خبر از شجاعت زید میدهند که شجاعت زید مورد اتفاق همه مخبرین است گرچه در خصوصیات با هم اختلاف دارند.[4]
وجه این که علی رغم اختلافهای زیاد در نقل قصه کربلا، یقین به اصل شهادت امام حسین(علیه السلام) حاصل میشود این است که نقل ناقلین قضیه کربلا منحل به دو خبر میشود؛ یک خبر مربوط به اصل شهید شدن امام و دیگری مربوط به کیفیت شهادت ایشان است که صحت هر یک از این دو خبر مرتبط با دیگری نیست. گویی یک تواتر لفظی با یک امر غیر متواتر با هم ضمیمه شده و آن را تواتر معنوی نامیدهاند. البته گاهی فرد بر دو امر ارتباطی شهادت میدهد که انکار یکی، انکار دیگری نیز هست، در این موارد شهادت او یک شهادت محسوب میشود.[5]
تواتر اجمالی: تواتر اجمالی آن است که مخبرین در مقام بیان قدر مشترک نیستند ولی ما از آنجا که علم به عدم کذب همه خبرها داریم از مجموع نقلها، یک قدر مشترکی را انتزاع نموده، علم اجمالی به تحقق خارجی آن پیدا میکنیم.[6]
مثلاً وقتی حادثهای اتفاق میافتد و یک نفر خبر میدهد «زید» در این حادثه فوت کرده، دیگری خبر میدهد «عمرو» فوت نموده و نفر سوم از فوت «بکر» خبر میدهد، هر کدام از مخبرین تنها بر یک امر شهادت میدهد و مخبَرٌ به های ایشان نیز با یکدیگر تفاوت دارد، مخبَر به یکی خصوص فوت زید، دیگری خصوص فوت عمرو و سومی خصوص فوت بکر میباشد. حال اگر تعداد این مخبرین مثلاً به ده نفر رسید و بتوان در خارج یک قدر مشترکی از خبر آنان انتزاع کرد (مثل این که تمام این افرادی که خبر از فوتشان داده شده، اهل قم هستند)، ما به این قدر مشترک یقین پیدا میکنیم هر چند که خود مخبرین به آن التفات نداشته باشند.[7]
دلیل حصول یقین در خبر متواتر اجمالی
فرض کنید ظرفی را در یک مکان عمومی برای مصرف شرب آب قرار دادهاند، ابتدا شخصی که دهانش مشکوک الطهارة و النجاسة است از این ظرف آب مینوشد در نتیجه ما پنجاه درصد احتمال میدهیم که دهانش نجس بوده، در نتیجه آب نیز نجس شده است و پنجاه درصد احتمال میدهیم دهانش پاک بوده، آب هنوز پاک است. سپس نفر دومی که در حق او نیز این شک وجود دارد از این ظرف آب میخورد، در این صورت چهار احتمال به وجود میآید، احتمال اول، طهارت دهان هر دو است؛ احتمال دوم نجاست دهان هر دو، احتمال سوم طهارت دهان نفر اول و نجاست دهان نفر دوم و احتمال چهارم نجاست دهان نفر اول و طهارت دهان نفر دوم میباشد. تنها بر طبق یک احتمال که همان طهارت دهان هر دو نفر است آب همچنان پاک میباشد و بر طبق سه احتمال آب نجس شده است. سپس نفر سومی که او نیز دهانش مشکوک الطهارة است از این آب مینوشد و به موجب آن، هشت احتمال به وجود میآید که بر طبق هفت احتمال آب نجس شده است و تنها بر طبق احتمال طهارت دهان هر سه نفر، آب پاک میباشد.
در مرحله بعد نفر چهارمی با همان خصوصیت، از این آب مینوشد و در نتیجه شانزده احتمال حاصل میگردد که بر طبق پانزده احتمال آب نجس شده است و تنها بر طبق یک احتمال که طهارت دهان هر چهار نفر است آب هنوز پاک است. هر چه به تعداد افراد با این خصوصیت که از این ظرف آب میخورند افزوده شود، احتمال نجس شدن آب نیز بالا میرود، و میزان احتمالات گاهی به حدی میرسد که بقای آب بر طهارت خلاف عادت خواهد بود و برای انسان علم یا اطمینان به نجاست حاصل میشود.
این روش بر بحث إخبار نیز قابل تطبیق است؛ مثلاً یک نفر که درباره او احتمال صدق و کذب است خبر میآورد که زید فوت کرده است، با این خبر، احتمال فوت زید با عدم آن برابر است. سپس نفر دومی که در حق او نیز احتمال صدق و کذب میدهیم میآید و میگوید عمرو فوت کرده است و با این خبر نیز دو احتمال به وجود میآید. پس از آن نفر سومی با همان خصوصیت خبر میدهد که بکر فوت کرده است و دو احتمال به وجود می آید. سپس نفر چهارمی با همان خصوصیت میآید و خبر میدهد که حسین فوت کرده است و دو احتمال دیگر به وجود میآید؛ در این موقع این احتمال که همه این افراد دروغ گفته باشند، منتفی میشود.
در نتیجه اگر اثری برای راستبودن یکی از این خبرها مترتب باشد، مطلب اثبات میشود. اینکه در تواتر برای انسان یقین عرفی که همان اطمینان است حاصل میشود بر اساس همین روش محاسباتی میباشد.[8]
چند نکته در تحقق خبر متواتر
نکته اول: بررسی شرطیت عدم تواطی بر کذب
از شرایط گفته شده برای تحقق خبر متواتر، امتناع تواطی راویان بر کذب است، البته در تحقق تواطی چه بسا هیچ یک از راویان از تصمیم دیگری با خبر نباشد، ولی انگیزه مشترک، همه را به جعل حدیث وا داشته باشد. بنابراین شرط واقعی برای تحقق خبر متواتر آن است که احتمال کذب منتفی باشد. از این رو در موارد ذیل که احتمال کذب وجود دارد خبر متواتر محقق نمیشود:
تضاد یا تناقض در نقل
اگر چند راوی وقوع حادثهای را نقل کنند اما هر کدام از آنان محل وقوع حادثه را متفاوت از دیگری نقل نماید در صورتی که همه آنان در بقیه امکنه نیز حضور داشتهاند ولی منحصراً یک مکان را به عنوان محل وقوع حادثه نقل کنند، خود این انحصار، شاهدی بر جعلی بودن خبر است؛ مثلاً اگر عدهای تحریم متعه را از طرف پیامبر نقل کنند ولی یکی بگوید پیامبر در حجة الوداع تحریم کرد، دومی بگوید در خیبر و سومی مکان دیگری را ذکر کند با اینکه همه راویان در همه این امکنه بودهاند ولی در مقام نقل فقط یکی از این امکنه را ذکر کنند، خود این انحصار، شاهد جعلی بودن خبر است که به هدف تطهیر خلیفه دوم صورت گرفته است.
البته گاه پارهای از اختلاف نقلها مبتنی بر مبالغه بوده که تضاد زیادی با یکدیگر ندارند، مثلاً در ارقام یک حادثه ممکن است اختلافاتی دیده شود که ناشی از مبالغه باشد، مثلا تعداد مستقبلین از یک شخصیت به گونههای مختلف بیان شده که با وجود اختلاف بین آنان، اطمینان به کثرت مستقبلین حاصل میگردد، ولی در نقلهای جدی چه بسا اختلاف در نقل مانع حصول اطمینان به مطلب گردد، بزرگان در این زمینه به مثالهایی همچون قضاوت دانیال اشاره کردهاند که با توجه به اختلاف شاهدان بیاعتباری شهادت آنان نتیجه گرفته شده است، چنانکه برای سنجش صحت و سقم شهادت یک گروه به یک موضوع مرسوم است که از هر یک جداگانه شرح ماجرا را میپرسند، چنانچه شهادت آنان مختلف باشد، از مجموع آنها اطمینان حاصل نمیگردد، بلکه غالباً ظن قوی به جعلی بودن اصل مدعا هم به وجود میآید.
انحصار راوی بر خلاف مقتضای طبیعی واقعه
در صورتی که حادثه در مکانی اتفاق افتاده که به طور طبیعی باید افراد متعددی آن را نقل کنند، حال اگر منحصراً یک نفر آن را نقل کند، خود شاهدی بر کذب خبر است؛ مثلاً اگر پیامبر اکرم متعه را در حجة الوداع تحریم کرده باشد، به طور طبیعی باید افراد متعدد آن را نقل میکردند. اما اینکه منحصراً یک نفر آن را نقل کرده، خود شاهدی بر کذب آن است.[9]
نکته دوم: عدم شرطیت عدد و وثاقت در راویان
برای تحقق تواتر در خبر، عدد خاصی در تعداد راویان معتبر نیست همچنین ثقه بودن راویان لازم نیست؛ بلکه همین که تعداد راویان به اندازهای باشد که انسان یقین به صدور داشته باشد کافی است هر چند این یقین از اجتماع اخبار ضعاف حاصل شده باشد.[10]
نکته سوم: عدم شرطیت تواتر در همه طبقات
برخی از علما مثل مرحوم داماد فرمودهاند تحقق تواتر اصطلاحی متوقف بر کثرت راویان در تمامی طبقات است. بنابراین به صرف اینکه یک روایت در کافی یا تهذیب یا من لایحضره الفقیه مثلاً هزار بار آمده نمیتوان روایت مزبور را متواتر دانست، حتّی اگر قطع به عدم تعمّد کذب و اشتباه از سوی ناقل داشته باشیم. از این رو در بسیاری از موارد که به اخبار قطعی الصدور اطلاق متواتر میشود صحیح نیست، و در واقع ما باید این روایات را اخبار آحاد محفوف به قرائن قطعی بشماریم.[11]
ولی به نظر ما اطلاق تواتر در مورد مزبور نادرست نیست؛ زیرا در تحقق تواتر لازم نیست که در تمام طبقات کثرت راویان وجود داشته باشد بلکه معیار این است که همان طبقه اول که بلا واسطه نقل میکنند، کثرت داشته باشند. البته باید کثرت در طبق اول برای ما ثابت شود و طریق اثبات تواتر در طبقه اول میتواند تواتر، قول معصوم، یا اخبار چند نفر باشد که انسان از قول آنان یقین به دست میآورد لذا اگر مرحوم کلینی و شیخ و دو سه نفر از بزرگان درجه اول- که ما یقین داریم جعل نمیکنند و امکان ندارد در این همه روایات اشتباه کرده و بی جهت نقل کرده باشند- از صد نفر مطلبی را نقل کردند، تواتر محقق میشود. چون تواتر معیارش نقل صد نفر است، ما هم این نقل صد نفر را باید یقین پیدا کنیم؛ حال یا با قول معصوم و یا اشخاص متحرز از کذب که از چند نفرشان برای انسان یقین حاصل میشود.[12]
[1] . چه بسا از کفایة هم همین معنی برای تواتر لفظی مصطلح، استفاده شود. کتاب اصول، (تقریرات درس حضرت آیتالله شبیری زنجانی)، سال اول، جلسه39
[2] . کتاب اصول، (تقریرات درس حضرت آیتالله شبیری زنجانی)، سال اول، جلسه39
[3] . کتاب اصول، (تقریرات درس حضرت آیتالله شبیری زنجانی)، سال اول، جلسه41
[4] . کتاب اصول، (تقریرات درس حضرت آیتالله شبیری زنجانی)، سال اول، جلسه39
[5] . کتاب اصول، (تقریرات درس حضرت آیتالله شبیری زنجانی)، سال اول، جلسه41
[6] . کتاب اصول، (تقریرات درس حضرت آیتالله شبیری زنجانی)، سال اول، جلسه39
[7] . کتاب اصول، (تقریرات درس حضرت آیتالله شبیری زنجانی)، سال اول، جلسه41
[8] . کتاب اصول، (تقریرات درس حضرت آیتالله شبیری زنجانی)، سال اول، جلسه41
[9] . کتاب نکاح(تقریرات درس حضرت آیتالله شبیری زنجانی)،سال هفتم، جلسه 673
[10] . کتاب صوم(تقریرات درس حضرت آیتالله شبیری زنجانی)،سال چهارم، جلسه 437
[11] . کتاب نکاح، (تقریرات درس حضرت آیتالله شبیری زنجانی)، سال اول، جلسه1
[12] . کتاب حـج، (تقریرات درس حضرت آیتالله شبیری زنجانی)، اعمال المنی بعد العود، رمی الجمار