اجماع با توجه به معیارهای مختلف دارای تقسیمات مختلفی است:
در صورتی که مجتهد، خود اتفاق آرای فقیهان را بهدست آورد، اجماع محصّل و در صورتی که مجتهدی دیگر این اتفاق آرا را نقل نماید، اجماع منقول خواهد بود.
اجماع محصّل، در صورت ثابت شدن تقریر معصوم حجیّت دارد؛ اما در اجماع منقول نخست باید وجود چنین اجماعی ثابت شود و پس از آن شرط حجیّت اجماع که اثبات تقریر معصوم است، بررسی میشود.
در اجماع منقولی که به تواتر نقل شده است، بحثی نیست؛ زیرا تواتر در نقل اجماع، باعث علم به وجود اجماع خواهد شد؛ اما درباره اجماع منقول به خبر واحد که علم به وجود اجماع وجود ندارد، این بحث مطرح میگردد که ظن به وجود اجماع آیا دلیلی بر حجیّتش وجود دارد یا خیر؟
اين نكته مسلّم است كه هيچ دليلى بر اعتبار اجماع منقول به عنوان خودش نيست. بنابراین، كسانى هم كه طرفدار حجيت آن شدهاند، به خاطر اين است که مصداقى از مصاديق خبر واحد است. البته کسانی که به انسداد معتقدند، نیز میتوانند از این باب، حجیّت اجماع منقول را بپذیرند؛ بنابراین، حجیّت اجماع منقول از دو راه امکان پذیر است؛ نخست از باب ظن خاص و حجیّت خبر واحد و دوم از باب انسداد و حجیّت مطلق ظن.
بررسی حجیّت اجماع از باب حجیّت خبر واحد
ادله حجیّت خبر واحد، همان گونه که بر حجیّت خبری که کاشف از نظر معصوم است، دلالت میکند، بر حجیّت اجماع منقول نیز دلالت مینماید؛ زیرا این نوع اجماع نیز خبری واحد است که کاشف از نظر معصوم است.
اشکال اول
یکی از شرایط حجیّت خبر واحد این است که عن حسٍ باشد، در حالی که نقل اجماع از سه حال خارج نیست:
الف: ناقل اجماع فقط سبب کشف قول معصوم یعنی اجماع را نقل کند. سبب نقل شده ممکن است از راه حس یا حدس به دست آمده باشد. طریق حسی بدین شکل است که ناقل اجماع، اقوال علما را با مراجعه به کتب آنان به دست آورده باشد و طریق حدسی بدین شکل است که ناقل اجماع، اتفاق همه علما بر فتوایی را حدس زده باشد؛ برای مثال، ممکن است ناقل اجماع از باب تطبیق صغریات بر کبریات مسلم، ادعای اجماع نموده باشد یا ادعای اجماع وی به تبع دیگران باشد و یا مبنای وی در اجماع به گونهای باشد که اتفاق عدهای خاص از علما را برای اجماع کافی بداند.
ب: ناقل اجماع فقط مسبب یعنی قول معصوم را نقل کند. همانگونه که گذشت، کشف سنت معصوم از اجماع، مبانی مختلفی دارد که تنها طبق مبنای اجماع دخولی این کشف، مستند به حس است و طبق سایر مبانی (لطف، حدس و تقریر) به اجتهاد و حدس نیازمند است.
ج: ناقل اجماع هر دو (سبب و مسبب) را نقل کند.
در هیچ کدام از این موارد، اجماع حجت نیست؛ زیرا در اجماعات منقولِ موجود، نقل مسبب حدسی است. همچنین در مواردی معلوم نیست که ناقل اجماع، کدامیک از سبب یا مسبب را نقل مینماید و نیز در بسیار از موارد روشن نیست که سبب نقل شده عن حسٍ باشد، پس غالب موارد اجماع، شرط حجیّت خبر واحد که اخبار عن حس است را نداشته و حجت نیست.[1]
پاسخ
ادّلۀ حجیّت خبر واحد بنا بر مبنای صحیح، همانطور که دال بر حجیّت اخبار عن حسٍ است، دال بر حجیّت اخبار قریب به حس و عن حدس نیز میباشد. ازاینرو، ادله حجیّت خبر واحد، شامل اجماع منقول نیز میشود.[2]
اشکال دوم
اگر حجيت اجماع منقول را بپذیریم؛ یعنی بگوییم ادّلۀ حجيت خبر واحد، شامل اجماع منقول هم میشود و هر خبر واحدي (اعم از خبری که از امور حسيّه و قريب به حس باشد يا از امور حدسيه باشد) حجت است - چنانكه نظر مختار نیز چنين است - اما اجماعات افرادی همچون شیخ طوسی و ابن زهره، حجت نیست؛ زيرا خبر واحد در جايي حجت است كه خبردهنده ضابط و خطايش نادر باشد؛ و إلّا خبر او حتي در محسوسات نیز حجت نيست و افرادی همچون شیخ طوسی و ابن زهره این دو ویژگی (ضبط و ندرت خطا) را ندارند.[3]
.[1] کتاب بیع، (تقریرات درس حضرت آیتالله شبیری زنجانی)، سال دوم، جلسه 133.
.[2] كتاب خمس، (تقریرات درس حضرت آیتالله شبیری زنجانی)، سال اول، جلسه 50.
.[3] كتاب خمس، (تقریرات درس حضرت آیتالله شبیری زنجانی)، سال اول، جلسه 50 و سال دوم، جلسه 16.
در همین باره ن.ک: اجماع از دیدگاه آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی (دام ظلّه) - 1