استخدام[1]
يكی از مسائل مطرح در آيات قرآن و روایات، مسئله استخدام است. استخدام یعنی از مرجع ضمير يك معنا و از خود ضمير معناى ديگرى اراده شده است.
حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی می فرمایند : من نتوانستم متقاعد شوم كه در لغت عرب يا زبان فارسي مسئله استخدام وجود داشته باشد. و به نظر میرسد كه عرف هم با استخدام مساعد نبوده و آن را اشتباه میداند. لذا مواردي كه به صورت استخدام نقل ميشود، اشتباه است و مرجع ضمیر بايد از اول در معنای ديگری استعمال شده باشد.
مثلاً آيه شريفه «وَ الْمُطَلَّقاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوءٍ وَ لا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ ما خَلَقَ اللَّهُ في أَرْحامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ في ذلِكَ إِنْ أَرادُوا إِصْلاحاً » ([2]) در این آیه گفته شده است که در صدر آيه اثبات عده كرده، که اعمّ از رجعي و بائن است و در ذيل آيه كه فرموده «أحقّ بردهنّ» راجع به مطلقات رجعي است، اين را گفتهاند استخدام است كه مرجع ضمير عام است ولي آنچه از ضمير اراده شده یک قسم خاصّ است.
ولی به نظر ما اين مطلب در آيه بسيار بعيد است، و مراد از «مطلقات»، متعارف و معمول مطلقات است كه مطلقات رجعي هستند. در صدر میفرماید اينها عده دارند و در ذیل میفرماید بعولتهنّ أحقّ بردّهنّ، که هر دو به يك معنا است.
به عبارت دیگر در «مطلقات» مراد طلاقهای متعارف است؛ طلاقهای متعارف دو خصوصیت دارند یکی اینکه بعد از دخول هستند و دیگر اینکه رجعی هستند، و ضمير «بعولتهن» نيز به همین متعارف برمیگردد. اما اينكه در صدر، اعمّ از متعارف و غير متعارف باشد و در ذيل كه ضمير میخواهد برگردد، قيد بخورد و متعارف شود اين خلاف ظاهر است. ظاهر این است كه گفته شود از اول متعارف را میگويد و ضمیر هم به همین متعارف بر می گردد.
و در آيهی شریفه، غير مدخوله و يائسه و صغيره ذكر نشده است، به دليل اين كه اينها افراد غير متعارف هستند و آيه در مقام بيان حكم فرد متعارف است؛ منتها برخي از غير متعارفها مانند خلع و مبارات و مطلقه ثالثه و مطلقهاي كه عقد او انفساخ يافته يا منفسخ شده، نسبت به عدّه به وسيلهی دليل خاص به متعارف ملحق شدهاند.