حل تهافت بین «قد أفطر» و «و هو صائم» در روایت سماعه

در روایتی از سماعه می‌‎خوانیم: «قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ كَذَبَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ- فَقَالَ قَدْ أَفْطَرَ وَ عَلَيْهِ قَضَاؤُهُ وَ هُوَ صَائِمٌ يَقْضِي صَوْمَهُ وَ وُضُوءَهُ إِذَا تَعَمَّدَ»[1]، ابتدای روایت آمده است که: «قَدْ أَفْطَرَ وَ عَلَيْهِ قَضَاؤُهُ»، یعنی روزه کسی که در ماه مبارک بر خدا کذب بسته صحیح نیست و باید آن را قضا کند، بعد در ادامه می‌گوید: «وَ هُوَ صَائِمٌ» که ظاهرش این است که روزه‌اش صحیح است و نیاز به قضا ندارد. این روایت به ظاهر جمع بین متناقضین کرده است که باید راه حلی برای رفع این تناقض ارائه کرد.

آقای خویی برای خروج از تناقض چهار توجیه برای جمله «و هو صائم» بیان کرده که در همۀ آنها مناقشه کرده و در نهایت فرموده: «كيفما كان، فلا يحتمل ظهور قوله: «و هو صائم» في صحّة الصوم، للزوم المناقضة، فإن تمّ الوجه الأوّل وإلّا فغاية الأمر أن تصبح الرواية مجملة فتسقط عن الحجّيّة ويردّ علمها إلى أهلها.»[2]

ایشان در بیان وجه اول فرموده مراد از صوم در جملۀ «و هو صائم»، صوم لغوی است که اگر به ظاهر کلام ایشان جمود داشته باشیم، استعمال صوم لغوی در اینجا قبیح و مضحک است؛ زیرا صوم لغوی به معنای مطلق از حرکت افتادن است. «هو صائم»، یعنی «هو ساکن من التحرک» که چنین معنایی در اینجا قابل التزام نیست؛ البته ایشان در توضیح این وجه بیانی دارند که غیر از صوم لغوی است، ایشان فرموده: «فقوله: "و هو صائم" أي يبقى على إمساكه وإن وجب عليه القضاء» که این توضیح به نظر وجه صحیحی به نظر می رسد؛ یعنی باید گفت «صائم» در اینجا در معنایی که متقارب به معنای شرعی است استعمال شده، و صوم شرعی متعارف اسقاط قضا می کند، ولی این اسقاط قضا نمی کند.

ولی آقای خویی نسبت به این وجه اشکال کرده که اخبار در مقام انشا بودن، با جملۀ فعلیه صحیح است؛ مثل یعید، اعاد و امثال اینها؛ ولی استعمال جملۀ اسمیه در زبان عربی معهود نیست.[3]

ولی حق این است که چنین استعمالی صحیح است. برای مثال دربارۀ کسی که باید نمازش را قضا کند، گفته شده: «وَ هُوَ قَاضٍ لِلصَّلَاةِ بَعْدَ الْوَقْتِ».[4] بنابراین بر فرض صدور این روایت به همین مضمون، با توجیهی که ذکر شد تناقضِ دو جمله منتفی است؛ منتهی به گمانی قوی این دو جمله، دو روایت است که به یکدیگر ضمیمه شده و اصلاً نیازی به توجیه آن نیست.

توضیح اینکه قسمت اول روایت مذکور بعینه در کتاب حسین بن سعید که به نام نوادر احمد بن محمد بن عیسی چاپ شده، از سماعه نقل شده است:

«الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ كَذَبَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ- فَقَالَ قَدْ أَفْطَرَ وَ عَلَيْهِ قَضَاؤُهُ»[5]، ولی در کتاب حسین بن سعید در ذیل فراز مذکور «- فَقُلْتُ فمَا كَذِبَتُهُ التي أفطر بها- فَقَالَ يَكْذِبُ عَلَى اللَّهِ وَ عَلَى رَسُولِهِ صلی الله علیه و آله» دارد که قاعده‌اش نیز همین است که راوی این پرسش را از حضرت بپرسد، و خیلی بعید است که سماعه این پرسش و پاسخ را از خودش اضافه کرده باشد.

اما در نقل تهذیب، سماعه بعد از فراز اول دارد: «وَ هُوَ صَائِمٌ يَقْضِي صَوْمَهُ وَ وُضُوءَهُ إِذَا تَعَمَّدَ»، که اوّلاً کلمۀ «یقضی صومه» در اینجا صحیح نیست، و صحیح آن «نقض صومه» است. ثانیاً این با روایت ابی بصیر که با کمی فاصله از روایت سماعه نقل شده جابه‌جا شده، «عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: مَنْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَ عَلَى رَسُولِهِ وَ هُوَ صَائِمٌ- نَقَضَ صَوْمَهُ وَ وُضُوءَهُ إِذَا تَعَمَّدَ»[6]، قطعۀ «وَ هُوَ صَائِمٌ- نَقَضَ صَوْمَهُ وَ وُضُوءَهُ إِذَا تَعَمَّدَ» به دنبال پرسش ابی بصیر است که با قطعۀ دوم روایت سماعة جابه‌جا شده است. این جابجایی‌ها در نسخه‌ها متعارف است که می تواند ناشی از جابجایی یک صفحه باشد. [7]

 ------------

[1]. وسائل الشيعة، ج‌10، ص 34.

[2]. موسوعة الإمام الخوئي، ج‌21، ص 138.

[3]. موسوعة الإمام الخوئي، ج‌21، ص 137.

[4]. بحار الأنوار، ج‌80، ص 31.

[5]. وسائل الشيعة، ج‌10، ص 33‌.

[6]. وسائل الشيعة، ج‌10، ص 34، ح7.

[7]. برگرفته از جلسه پنجاه و ششم از سال 1387 از سلسله جلسات عصر حضرت آیت الله العظمی  شبیری زنجانی-حفظه الله-.

 

اضافه کردن نظر


کد امنیتی
تازه سازی